بنا به گزارش ایرنا «شهردار تهران روز چهارشنبه در جمع خبرنگاران حیات دولت درباره برگزاری کنسرت همایون شجریان که پیش‌تر قرار بود در میدان آزادی برگزار شود، در حاشیه جلسه هیات دولت توضیحاتی ارائه کرد.» گفته می شود که مکان این کنسرت، که قرار بود دل ناشاد مردم را شاد کند، از میدان آزادی به ورزشگاه آزادی تغییر کرده است.

زیدآبادی در همین مورد می گوید «یکی از تراژدی‌های سیاسی زندگی بشر این است که حکومت‌ها هنگامی تن به تغییر و اصلاح برخی رفتارها و سیاست‌های خود می‌دهند که بخشی از مردم از هر نوع تغییر معنادار قطع امید کرده و دنبال جایگزین می‌گردند. نیروهای مترصد جایگزینی هم که دلیل مطرح شدن‌شان، نارضایتی از امکان اصلاح سیاست‌های حاکم بوده است، پس از مدتی با هر نشانه‌ای از اصلاح با تمام قوا به دشمنی و مخالفت برمی‌خیزند و عملاً سد راه تغییر و تحول مسالمت‌آمیز و بدون خشونت می‌شوند!»

اما به راستی مشکل دولت وفاق ملی بر سر محل اجرای کنسرت بر سر چیست، و چرا اجرای کنسرت را از یک مکان به مکان دیگر تغییر داده است؟ پاسخ را باید در «کنترل جمعیت» و «محدود کردن شرکت کنندگان» جست.

  • در ورزشگاه آزادی، حداکثر جمعیتی که می تواند شرکت کند (مثلا) 100000 نفر است، حال آنکه در میدان آزادی، این تعداد می تواند به میلیون ها برسد.
  • در ورزشگاه آزادی، هر اقدام ساختارشکنی را می توان سرکوب کرد، حال آنکه اقدام به سرکوب در میدان آزادی، می تواند به سرعت به سطح تهران گسترش یافته و خارج از کنترل شود.
  • در ورزشگاه آزادی می توان دیوار محرمیت بین زن و مرد، و دختر و پسر کشید و بخشی از ورزشگاه را زنانه و بخش دیگر را مردانه کرد. در میدان آزادی، آزادی پوشش، آزادی تجمع بیشتر از چند نفر، و آزادی اظهار بیان، و البته شادی و پایکوبی غیرقابل کنترل است.
  • دولت وفاق، و تمام آخوندهای وابسته به نظام ممکن است از «اتحاد مقدس» تا به آنجا که منافع آنها را تأمین می کند صحبت کنند، اما برای دولتی که تعداد اعدام ها از روز تصدی تاکنون هشداردهنده شده است، شادی، پایکوبی، دل ناشاد را شاد کردن، درآمیختن شهروندان در یک گردهمایی اجتماعی-فرهنگی غیرقابل هضم و قبول است و می بایست در بطن سرکوب شود.
  • محدود کردن این قبیل گردهمایی ها آنقدر نگران کننده نیست، چرا که مردم خودشان آموخته اند که چگونه زمینه های شادی و بزم را فراهم آورند. نکته نگران کننده اینست که شخصیتهایی همچون رضا پهلوی از این آب گل آلود ماهی گرفته و خود را نماینده آزادی و زمینه ساز رقص و پایکوبی و شادی قالب کنند. نگرانی دوم اینست که از فردا، نتانیاهو دست به میکروفون به مردم وعده می دهد که نه تنها برای مردم آب تهیه می کند، بلکه بهترین بلندگوها، صحنه های نمایش و کنسرت و آهنگساز ها را هم به ملت شریف ایران هدیه خواهد کرد. تنها شرطش وطن فروشی است.
  • البته، اگر شهروندان ساکن تهران و دیگر شهرهای مجاور بخواهند پاتک زده و طرح «سرکوب و کنترل» زاکانی را ناکارآمد کنند، حتی اگر بلیط ورودی ندارند، فقط باید پشت دیوارهای ورزشگاه آزادی تجمع کنند، و بساط پایکوبی را در آن مکان روبراه کنند. هدف شادی آفرینی و روی مرتجعین را کم کردن است.