چرا تعداد پرچم های سلطنت طالبان در مواقع حضور آنها در حرکت اعتراضی چند برابر خود آنها است ؟
پرچم سهرنگ با نشان شیر و خورشیدیا بی نشان با تاج و بی تاج، در حافظه تاریخی بخشهای بزرگی از نیروهای چپ و مترقی، نه نماد آزادی یا هویت ملی، بلکه نماد سلطه طبقاتی، استبداد سلطنتی و سرکوب خشن طبقه کارگر و نیروهای دموکراتیک است.
برای درک این موضع، باید به زمینه عینی تاریخی و طبقاتی نگاه کرد:
- ریشه طبقاتی دولت پهلوی
پهلوی اول (رضاخان میر پنج) در پی ائتلاف سرمایهداران وابسته به سرمایه خارجی، فئودالهای بزرگ و ژنرالهای کودتایی با حمایت مستقیم بریتانیا قدرت گرفت (کودتای ۱۲۹۹ و نقش آیرونساید).
سلطنت پهلوی، علیرغم اصلاحات مدرنیزاسیون سطحی، بهطور ساختاری نماینده ائتلاف بورژوازی کمپرادور و بورژوازی بوروکرات بود که طبقه کارگر، دهقانان خردهپا، ملیگرایان رادیکال و روشنفکران ترقیخواه را سرکوب کرد.
در دوران پهلوی دوم، این سلطه با ورود سرمایه آمریکایی و نفتی (پس از کودتای ۲۸ مرداد) تقویت شد. همان کودتا که مصدق را سرنگون کرد، محصول ائتلاف سیا، MI6 و دربار پهلوی بود. این واقعه در حافظه طبقاتی نیروهای چپ همواره با پرچم شیر و خورشید تاجدار گره خورده است.
- پرچم بهعنوان نماد سلطنت و ابزار سرکوب طبقات استثمارگر طبقه حاکم
پرچم رسمی پهلوی در تمامی سرکوبها حضور نمادین داشت:
- روی سینه افسران ساواک، شهربانی و ارتش شاهنشاهی حک شده بود.
- در اسناد رسمی بازداشت و احکام اعدام فعالان کارگری، دانشجویی و معلمان، سربرگ این پرچم بود.
- در تمامی اعتصابات و قیامهای کارگری، از راهآهن تا نفت، در سرکوب خونین کارگران همین پرچم سهرنگ در صفوف نیروهای سرکوبگر برافراشته میشد.
- در مراسم رسمی مانند جشنهای ۲۵۰۰ ساله و نمایشهای اقتدار سلطنتی، پرچم پهلوی نماد آشکاری از شکاف طبقاتی بود؛ جایی که شاه هزینههای افسانهای میکرد درحالیکه طبقه کارگر و دهقانان در فقر زندگی میکردند.
- این پرچم در ذهن تودههای زحمتکش نه یک پرچم ملی، بلکه «نشانه مشروعیتبخشی به یک ماشین سرکوب طبقاتی» بود.
- تجربه طبقاتی: سرکوب و حذف تشکلهای کارگری
طبق اسناد تاریخی:
- از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲، زمانی که جنبش کارگری و سندیکایی رشد میکرد، پرچم شیر و خورشید پهلوی همواره ابزاری برای نمایش اقتدار سلطنت علیه کارگران و معلمان و روشنفکران بود. با حمل همین پرچم ها به مردم حمله میکردند و چوب پرچمها چماق سرکوب لات و لمپنها شده بود.
- پس از کودتای ۲۸ مرداد، موج دستگیری و اعدام فعالان کارگری و صدها مبارز سیاسی با اقتدار ارتش شاهنشاهی زیر پرچم رسمی و نشان سلطنتی انجام شد.
- در دهه ۵۰، تا سقوط پهلوی ۵۷ تمام اعتصابات و اعتراضات، راهآهن و نفت با خشونت عریان ارتش شاهنشاهی، با همان پرچم سهرنگ تاجدار، در خون غلتید.
همان سهرنگ، سرکوب جدید
نکته مهم این است که پس از انقلاب ۵۷، جمهوری اسلامی همان سهرنگ را با نشان جدید (الله) برگزید و با آن به سرکوب مردم پرداخت:
- سرکوب قیامهای کردستان، ترکمنصحرا و خوزستان.
- کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷.
- سرکوب خونین کارگران معترض، معلمان و بازنشستگان.
این تداوم تاریخی نشان میدهد که رنگهای پرچم، در غیاب دموکراسی و عدالت اجتماعی، صرفاً نماد ملت نیستند بلکه به ابزاری ایدئولوژیک برای مشروعکردن خشونت حاکمیت تبدیل میشوند.
از همین رو، بخشی از نیروهای چپ، با هر دو «روایت رسمی» (سلطنتی یا اسلامی) از پرچم سهرنگ مخالفت میکنند، چرا که در تجربه تاریخیشان این پرچم به پرچم دو رژیم سرکوبگر طبقه حاکم بدل شد.
- حافظه جمعی و نمادهای سلطنت
برای طبقات حاکم، پرچم سهرنگ پهلوی بخشی از توتالیتاریسم سلطنتی بود:
- پرچمی که در سر در زندان قصر و قزلقلعه و کمیته مشترک را آذین کرده بود.
- پرچمی که در جشنهای شاهانه بر سر تریبونهای سرکوب و نابرابری میدرخشید.
- پرچمی که در تابلوهای دادگاه نظامی فعالان چپ و مترقی نقش بسته بود.
- همان سهرنگی که بعداً جمهوری اسلامی نشان سلطنت را از آن حذف کرد اما سرکوب طبقاتی را تداوم داد.
- نقد «یکسانسازی تاریخی»
برخی میگویند این پرچم «نماد ملی فراطبقاتی» است. اما باید توجه داشت که:
- نمادها همواره در بستر روابط تولید و سلطه طبقاتی معنا مییابند.
- پرچم سلطنتی و بعد جمهوری اسلامی، برای طبقه کارگر و نیروهای چپ، پرچم اقتدار استبدادی بود، نه آزادی.
- دفاع نوستالژیک از این نماد، تلاش برای سفیدشویی تاریخ سلطه و فراموشی حافظه مبارزاتی مردم است.
اسناد و منابع تاریخی
- کتاب «کودتا» (استیون کینزر) – شرح نقش سیا و دربار پهلوی
- «تاریخچه مبارزات کارگری ایران» – اسناد حزب توده و سازمان چریکهای فدایی خلق و جریانهای مختلف
- «یادداشتهای علم» – گواهی نزدیکی سلطنت به سرمایهداری نفتی
- اسناد و دادگاههای نظامی پهلوی (مجموعه)
- روزنامههای اطلاعات و کیهان دهههای ۳۰ تا ۵۰
- در مجموع:
از دیدگاه نیروهای چپ و بسیاری از نیروهای مترقی:
پرچم سهرنگ پهلوی، نه صرفاً رنگهای یک ملت، بلکه نماد تاریخی سلطه طبقاتی، سرکوب خونین آزادیهای دموکراتیک و تحقیر مردم محروم بود.
پس از سقوط پهلوی، همان پرچم با نشان جدید اسلامی، ابزار ادامه همان سرکوب طبقاتی شد.
نقد این نماد، بخشی از مبارزه برای حافظه طبقاتی و بازپسگیری تاریخ از روایتهای سلطنتطلبانه و ایدئولوژی جمهوری اسلامی است.
پیروز باد رزم مردم نه با پرچمی که نماد سرکوب است .
نان، مسکن،آزادی،استقلال
جولای ۲۰۲۵
