علی ناظر: این چکیده به تشدید «بحران فروپاشی» می پردازد.

روزنامه اطلاعات مطلبی به قلم آیت‌الله محقق داماد و محمد درویش‌زاده تحت عنوان « از جهل مقدس تا تسلیح حقوقی دشمن» را در 22 تیرماه منتشر می کند. در این یادداشت نویسندگان به دو مقوله حاکم بر ج.ا. اشاره دارند. نخست، ندانم کاری های آتش به اختیارها که عنان از کف داده و هر چه دستگاه دیپلماسی می بافد، این حضرات آنرا به کلافی سردرگم بدل می کنند، تا به آن حد که ایران و نظام را با خطری واقعی همچون جنگ روبرو می کنند. نکته دوم اینکه آنقدر زیاده گویی و غلو می کنند تا جهان سلطه تحریک به واکنش شود.
یادداشت با مطرح کردن سه سوال مبحث را واکاوی می کند «اول اینکه رژیم صهیونی در چه شرایطی جرأت تجاوز به ایران اسلامی و آغاز جنگ ۱۲روزه را پیدا کرد؟ دوم اینکه کدام اظهار، اعلام و اقدام‌های داخلی، مورد استناد حقوقی مقامات صهیونی و دولت بدعهد آمریکا قرار گرفته و توجیه‌گر جنایات آنها شده است؟ و سوم اینکه، آیا رفتار دوگانة سازمان‌های بین المللی، مجوزی برای تسلیح حقوقی دشمن است یا خیر؟»

نویسندگان، مجرم اصلی را مجاهدین خلق می دانند که زمینه برای شروع جنگ را مهیا کردند « اولین مصادیق تسلیح حقوقی دشمن که توسط اعضای «سازمان منافقین» ایجاد شد، با این تسلیح بود که مستنداتی تهیه و به دشمن صهیونیستی ارائه شد و این رژیم توانست به کمک نفوذی که بر مجامع تصمیم‌گیری بین‌المللی دارد، پرونده هسته‌ای ایران را به عنوان مصادیقی از مخفی‌کاری و… به جریان بیندازد.  مستندات بعدی دشمنان که گاه با جعل و تحریف نیز همراه بود، توانست پرونده مزبور را تا حالت‌های خطرناک‌تری پیش ببرد و منتهی به صدور سلسله قطعنامه‌های مزبور کند و همان‌طور که بیان شد، صدور این قطعنامه‌ها، فضای مسموم حقوقی را برای نقض حقوق مسلّم ما فراهم می‌کرد؛ اما برخی مقامات رسمی کشور، برخی قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل را کاغذپاره می‌خواندند! »

عامل دوم جنگ را مدعیان ذوب شده می دانند. « تأثیر عامل نادانی در برخی اظهار و اقدام‌های داخلی از آن جهت است که در لایه‌برداری از عوامل زیرین این اسناد بین‌المللی، به نمونه‌هایی از مستندسازی حقوقی به نفع دشمن می‌رسیم و در برخی موارد مشاهده می‌کنیم که تسلیح حقوقی دشمن به دست افرادی انجام شده است که خود مدعی انقلابی‌گری هستند؛ برخی رجزخوانی‌هایی که به تعبیر مقام معظم رهبری «دهن لقی» به شمار می آید، از مصادیق این بی‌خردی و جهل مقدس است که در ادامه به بعضی از آنها اشاره می‌شود.»

و بالاخره نتیجه می گیرد « واقعیت آن است که کشور ما از نظر شاخص‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی و سایر مؤلفه‌های قدرت به گونه‌ای نیست که توان جلوگیری از نفوذ دشمن بر سازمان‌های بین‌المللی را داشته باشد و لذا باید واقع‌بین باشیم؛ آن‌گونه که در آموزه‌های ادب پارسی نیز آمده است: «ننگ غنی و مرگ فقیر صدا ندارد»؛ لذا ارتکاب نظام سلطه به ننگین‌ترین رفتار ضد انسانی، به صورتی خاموش و بی‌صدا پدید می‌آید و ما برای غلبه بر این اوضاع، ابتدا باید از تسلیح حقوقی دشمن به‌شدت پرهیز کنیم و در مرحله بعد، باید در مسیر توسعه و پیشرفت کشور تلاش کنیم تا به مقصودی برسیم که حضرت حافظ گفت: «عالمی از نو بباید ساخت و از نو آدمی.»

بنا به گزارش ایرنا، در حالیکه عراقچی از پاسخ به این سوال که «انتظار شما از نشست آینده سران سازمان شانگهای چیست؟» طفره رفته و تلاش میکند تا با نادیده گرفتن محتوای سوال به حاشیه پرداخته و شکننده بودن «آتش بس» را برجسته کند «این یک منازعه نیست؛ یک اقدام تجاوزکارانه است — تجاوزی بی‌دلیل از سوی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران. ما هیچ راهی برای اعمال حق دفاع از خود نداشتیم، بنابراین از کشورمان دفاع کردیم؛ اینجا، در سرزمین‌مان، به شکلی شجاعانه ایستادگی کردیم و مهاجمان را وادار کردیم تا تجاوزشان را متوقف کنند و خواستار آتش‌بس بی‌قید و شرط شوند — که از سوی ما پذیرفته شد. البته این آتش‌بس شکننده است و دلیل آن نیز روشن است: هیچ آتش‌بسی از سوی آن رژیم (رژیم صهیونیستی) قابل اتکا نیست، چرا که سابقه‌ای بسیار بد دارد….»، نویسندگان این مقاله، خواسته یا ناخواسته، خود عامل «دعوا و مشاجره» می شود.

تسنیم در این رابطه معتقد است « این نوشتار، علی‌رغم ظاهر مبتنی بر عقلانیت در تحلیل نهایی خود به نتیجه‌ای جز «مشروعیت‌زدایی از راهبردهای مقاومت» و «تأمین ناخواسته مستندات برای طرف متخاصم» منتهی نمی‌شود.»

تسنیم با بررسی چند «مغالطه»، محقق داماد و درویش زاده را به «یاسین در گوش خر خواندن» و پوزیویتیزم متهم می کند « رژیم صهیونیستی و هیئت حاکمه ایالات متحده، بازیگرانی هنجارمحور هستند که کنش‌های خود را بر مبنای «مستندات حقوقی» تنظیم می‌کنند و در غیاب چنین مستنداتی از اقدامات خصمانه دست خواهند کشید. این نگرش، که مبتنی بر نوعی «پوزیتیویسم حقوقی» ساده‌انگارانه است، با شواهد تاریخی متعدد در تعارض قرار دارد.» و تأکید دارد که « نظام هژمون برای تحقق اهداف خود نیازمند «بهانه» است، نه «دلیل»؛ در نتیجه، بهانه‌ها در صورت وجود، مورد استفاده قرار می‌گیرند و در صورت عدم وجود «خلق» می‌شوند.»

با نقد از «مغالطه دوم» تسنیم مطرح می کند که محقق داماد و درویش زاده « اقدامات نمادین مانند «شعارهای حماسی»، «نصب روزشمار» و «رجزخوانی‌های انقلابی» را به‌عنوان مصادیق تسلیح حقوقی دشمن» معرفی کرده‌اند. تسنیم یادآور می شود « شعار زوال رژیم صهیونیستی، بیش از آنکه برنامه نظامی کوتاه‌مدت باشد، آرمانی راهبردی است که به کنش، معنا می‌بخشد و از فرسایش روانی جامعه در برابر جنگ ترکیبی دشمن ممانعت می‌کند. خلع سلاح جامعه از این آرمان‌ها به بهانه‌ی «خردمندی تاکتیکی» به معنای پذیرش شکست در جنگ اراده‌هاست.»

تقلیل کنش های اجتماعی به «اظهار نظر»های نسنجیده را تسنیم نادرست می داند. «نمی‌توان از جامعه انتظار داشت که کنش اجتماعی خود را صرفا به بیان گزاره‌های منطقی محدود کند. این فهمی نادرست از عقلانیت است و کسانی که چنین انتظاری را دارند، جامعه ایران را جامعه‌ای خاموش و منزوی و منفعل می‌خواهند؛ عقلانیت ضرورتا بیان گزاره‌های منطقی نیست؛ بلکه پیشبرد عقلانیتی مدون از تمام قالب‌ها و چارچوب‌های ممکن است که چارچوب های احساسی و هیجان جمعی هم تحت شرایطی می‌توانند جزیی از آن باشند.»

موقعیت کنونی جمهوری اسلامی پس از جنگ 12 روزه، مختص به روزنامه ها نمی شود. ایسنا در یک کلیپ/ویدیو به جناح هارتر حمله برده و آن جناح را به خالی کردن زیر پای دولت متهم می کند.

ایلنا: حداد عادل در رابطه با اظهارات اخیر برخی جناح‌های سیاسی و تلاش برای پیشبرد عدم کفایت سیاسی رئیس‌جمهور،  بدون اینکه بی کفایتی پزشکیان را رد کند می گوید «الان وقت این حرف‌ها نیست. »

شرق: الهام علی اف، رئیس جمهوری آذربایجان با بیان اینکه «وضعیت ژئوپلیتیکی در منطقه ما نیز در حال تغییر است. در عین حال، سایر مسیرهای ترانزیتی نیز مفیدتر می‌شوند. با نگاهی به همه این پتانسیل‌ها، ما پتانسیل کریدور زنگزور را در مرحله اولیه ۱۵ میلیون تن بار تخمین می‌زنیم»، نمک بر زخم بازشده و «بحرانی» نظام ریخته و درگیری دو جناح برای پیشبرد اهداف درازمدتشان را تشدید کرد.
در رابطه با کریدور زنگزور مدعی می شود «آذربایجان به طور فعال در حمل و نقل و لجستیک سرمایه‌گذاری زیادی می‌کند و در سال‌های اخیر میلیاردها دلار در ایجاد بزرگترین بندر تجاری بین‌المللی در دریای خزر سرمایه‌گذاری شده است» افزود: «درحال حاضر کار برای حمل و نقل ۲۵ میلیون تن بار در حال انجام است».
الهام علی اف درباره خواسته آمریکا برای «اجاره (کنترل)» این کریدور می گوید «هیچ اپراتور، هیچ تاجری، هیچ اجاره‌دهنده‌ای نمی‌تواند در خاک ما باشد». وی به این شایعه که آذربایجان به اسرائیل در 23 خرداد یاری رساند گفت «جاسوس‌های حرفه‌ای در مرز هستند و فعالیت‌های جاسوسی علیه ایران انجام می‌دهند. به خصوص در جریان درگیری اخیر ایران و اسرائیل، آن‌ها در امتداد مرز ایران حرکت کردند. آن‌ها همچنین ما را از طریق دوربین‌های دوچشمی نیز تماشا می‌کنند، اما ما نیز آن‌ها را از خاک خود تماشا می‌کنیم. فردا، ارمنستان می‌تواند هر کشوری را برای این کار دعوت کند. مسئله اصلی برای ما این است که من به همکارم در ابوظبی گفتم که ما باید عبور بدون مانع و ایمن از آذربایجان به آذربایجان داشته باشیم. و این عبور از یک منطقه آذربایجان به منطقه دیگر است». به زبانی ساده تر، آذربایجان از وجود این جاسوس ها مطلع بوده و آنها رصد می کرده اما با ج.ا. در میان نمی گذاشته است.

اعتماد: به «قدرت دیپلماسی» می پردازد و یادآورد می شود «يكي از دلايل اصلي حمله اعراب به ايران نيز (در سال ۶۳۳ ميلادي) نابخردي و تكبر پادشاه ايراني خسرو پرويز در شناخت قدرت نوظهور اسلام در شبه‌جزيره عربستان و برخورد تحقيرآميز وي با فرستادگان پيامبر اسلام به ويژه پاره كردن نامه و پاسخ به‌شدت اهانت‌آميز به آن بود. درحالي كه ديگر سران امپراتوري‌هاي آن عصر؛ پاسخ‌هايي احترام‌آميز به نامه پيامبردادند‌.» اعتماد با یادآوری از جنگ چالدران و شکست ایران «قدرت دیپلماسی» را ارجح قرار می دهد «نزديك‌تر كه مي‌آييم در عصر صفويه؛ شاه اسماعيل اول درجنگ معروف چالدران بين ايران و‌ امپراتوري عثماني؛ (در سال ۱۵۱۴ ميلادي)؛ شاه اسماعيل با گوش نكردن به توصيه كارشناسان نظامي خود مبني بر صف‌آرايي به‌موقع در برابر سپاه عثماني و قدرت آتش توپخانه عثماني كه ايران فاقد آن بود باعث اصلي شكست خفت‌بار ايرانيان از عثماني شد. شاه اسماعيل در عين ناباوري؛ صبر كردن و انتظار كشيدن تا رسيدن سپاه عثماني و سپس جنگ جوانمردانه و به‌طور مساوي را مورد تاكيد قرارداده بود!!!»
اعتماد با توجه به تاریخ 200 سال گذشته یادآورد می شود « “شكست‌هاي قاجاريه” از سپاه روس و تجزيه بزرگ ايران با عقد قرارداد‌هاي ننگين گلستان و تركمانچاي (۱۸۰۴ تا ۱۸۲۸ ميلادي) در دوره فتحعليشاه به سبب اشتباهات استراتژيك در تشخيص توان دشمن روسي و انتخاب زمان‌هاي نامناسب بر‌خلاف نظر عباس ميرزا (وليعهد) وفرماندهان سپاه ايران نيز بيش ازپيش شهره عالم است!!  ناصرالدين شاه نيز افغانستان متعلق به ايران را طبق معاهده پاريس در سال ۱۸۵۷ ميلادي از دست داد. در دوره نزديك‌تر نيز رضا‌شاه با تحليل و برآورد‌هاي غلط خود از شرايط جهاني و اينكه خود را همپا و دراندازه هيتلر در آلمان مي‌دانست؛ زمينه هجوم متفقين به ايران و اشغال خفت‌بار ايران را در شهريور ۱۳۲۰ (۱۹۴۱م) فراهم كرد.
دكتر محمد مصدق نيز كه مي‌پنداشت « امريكاي غربي ترومن» با «انگليس غربي چرچيل» فرق دارد!! «‌بازي امريكا را خورد» و سپس با كودتاي مشترك امريكا و انگليس در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سرنگون شد»

و بالاخره با طنزی تلخ مقاله را پایان می دهد « ايران اگرچه در‌خصوص «‌برجام» يكي از موفقيت‌آميزترين پرونده‌هاي «ديپلماسي ايراني» را از خود بر جاي گذاشت (توسط ترامپ به شكست كشانيده شد) اما در مورد مهار و هدايت تئوري «مردديوانه» دونالد ترامپ ناكام ماند. درحالي‌كه كره‌شمالي در دو دور اول و دوم رياست‌جمهوري ترامپ توانست تئوري «مرد ديوانه» ترامپ را با كياست و برنامه‌ريزي قبلي؛ مهار و از كنار اوسالم بگذرد؛ ايران با تاخيري زيانبار به اهميت «مهار ترامپ ديوانه»پي برد!!!
اين درحالي بود كه دكتر پزشكيان، رييس‌جمهور ايران نيز بعد از جنگ دوازده روزه در مصاحبه با  «تاكر كارلسون»  خبرنگار شبكه ان‌بي‌سي امريكا گفت: ” امريكا قول داده بود اسراييل به ما حمله نمي‌كند” !!»