ماهنامه خط صلح _ در ورودی فرودگاه امام خمینی تهران، جمعیت قابل‌توجهی از مسافران در حال عبور از گیت‌های کنترل گذرنامه هستند؛ در میان این انبوه جمعیت، خیلی از اوقات تعداد گردشگران خارجی به‌ وضوح انگشت‌شمار است. این در حالی است که در فرودگاه‌های بین‌المللی –حتی جایی به ‌جز پایتخت همسایگان حاشیه‌ی خلیج‌فارس یا ترکیه— وضعیت بی‌اغراق بسیار متفاوت است. اما چرا ایران، با وجود تاریخ و فرهنگ غنی و جاذبه‌های گردشگری فراوان، برای گردشگران خارجی دافعه دارد؟ و تصویری که رسانه‌های جریان اصلی جهان از ایران امروز نشان می‌دهند چگونه است که کم‌تر گردشگر خارجی هوس به ایران آمدن دارد؟

ایران کشوری دارای جاذبه‌های گردشگری فراوانی است که می‌تواند هر گردشگری را مجذوب خود کند. تخت جمشید باشکوه، بازارهای پر جنب‌وجوش اصفهان، مساجد، ابنیه‌های تاریخی و طبیعت بکر و متنوع در گوشه‌گوشه‌ی ایران، تنها نمونه‌ای از این جاذبه‌ها هستند. با این حال بسیاری از گردشگران خارجی که به ایران می‌آیند از همان آغاز سفر به ایران با این جذابیت‌ها مواجه نمی‌شوند. آن‌ها به ‌محض خروج از فرودگاه، با تصویری ناآشنا روبه‌رو می‌شوند؛ حجاب اجباری برای زنان، محدودیت در روابط زن و مرد و در مجموع فقدان آزادی‌های مدنی، از جمله اولین تصاویر ناخوشایند برای اغلب گردشگران خارجی در ایران است.

اما این همه‌ی ماجرا نیست؛ در خیابان‌های پایتخت و دیگر کلان‌شهرهای ایران، کمبود هتل‌های باکیفیت جهانی به ‌وضوح مشهود است. هم‌چنین سیستم حمل‌ و نقل عمومی نیز در بسیاری از نقاط شهرهای ایران به ‌هیچ‌وجه کارآمد نیست؛ موضوعی که تردد در اقصی نقاط شهرها را دشوار می‌کند. این‌ها مواردی است که بعد از خروج گردشگران خارجی از فرودگاه مواجهه‌های بعدی آن‌ها با واقعیت‌های کشوری که به آن سفر کرده‌اند شکل می‌دهد. این‌ها و بیش از این‌ها، هم‌چون کمبود و عدم تنوع رستوران‌ها و کافه‌ها، مراکز فرهنگی هنری در کلاس‌های جهانی و محدودیت‌های اجتماعی چون عدم آزادی برای انتخاب نوع پوشش، عدم اجازه برای مصرف مشروبات الکلی، فقدان قابل‌توجه زیرساخت‌های مناسب گردشگری، کیفیت پایین خدمات گردشگری علاوه بر فقدانِ راهنمایان گردشگری مسلط به زبان‌های خارجی، به‌طور عمومی مواردی هستند که تصاویر ناخوشایندی از ایران در برابر نگاه گردشگران خارجی قرار می‌دهند.

وقتی این موارد را در کنار عواملی چون ناامنی عمومی و بی‌ثباتی در برخی مناطق کشور که سابقه‌ی ناآرامی‌های سیاسی، اعتراضات اقتصادی و اجتماعی را بیش از هر زمانی طی یک دهه‌ی گذشته تجربه کرده، بگذاریم، دیگر تقریباً پکیج عوامل منفی گردشگری در ایران کامل می‌شود.

گردشگری در لباسی ایدئولوژیک

برای فهم بهتر چرایی به اضمحلال رفتن صنعت گردشگری ایران در دوران جمهوری اسلامی باید نگاهی انداخت به بزرگ‌ترین دستاورد صنعت گردشگری ایران طی ۴۵ سال گذشته از نگاه حکومت. پس از انقلاب بهمن ۵۷، عمده گردشگران خارجی در ایران از کشورهای مسلمان هم‌چون عراق، سوریه، لبنان، پاکستان و افغانستان و یا کشورهای قفقاز و برخی کشورهای شرق آسیا هستند. این حضور عمده‌ی گردشگران از کشورهای مسلمان در حالی است که گردشگران دیگر کشورها –به‌ خصوص کشورهای غربی— طی بیش از ۴ دهه‌ی گذشته چندان اشتیاقی به دیدن ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی از خود نشان نداده‌اند. دلیل این موضوع هم عمدتاً به این سبب است که پس از انقلاب، گردشگری زیارت و در کل گردشگری مذهبی به یکی از انگیزه‌های اصلی سفر شهروندان کشورهای مسلمان به ایران تبدیل شد. اما در مقابل بی‌توجهی به گردشگری تاریخی، طبیعی و تفریحی که انگیزه‌ی سفر بسیاری از شهروندان غربی برای آمدن به ایران می‌تواند باشد، عامدانه از اولویت توجه خارج شد. از همین رو پس از انقلاب ۵۷ شاهد این بودیم که مناطق مذهبی شهرهایی چون مشهد و قم به جمع مقاصد اصلی گردشگری در ایران اضافه شدند؛ موضوعی که با تمرکز حکومت بر تبلیغ گردشگری مذهبی بیش ‌از پیش تحکیم شده است.

حکایت آمارها از حال بد صنعت گردشگری در ایران

در نگاه مقایسه‌ای که مقامات در تهران به آن مفتخر هستند، در دوران اوج صنعت گردشگری در ایران پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷، آمارهای موجود نشان می‌دهد که در سال ۱۳۵۱ بیش از ۵۵۰ هزار گردشگر خارجی به ایران سفر کرده‌اند. درآمد ارزیِ حاصل از گردشگری در این سال حدود ۳۰۰ میلیون دلار بود. اما در طول ۴۵ سال گذشته از حکومت جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۷ بیش‌ترین میزان گردشگر خارجی به لحاظ تعداد و به لحاظ درآمد ارزی را به دست آورد. در این سال ۷.۸ میلیون گردشگر خارجی به ایران آمدند که درآمد ارزی حاصل از آن حدود ۱۱.۸ میلیارد دلار بود.

با برجسته کردن مقایسه‌ی آمار گردشگری در پیش و پس از انقلاب ۵۷ مقامات جمهوری اسلامی تلاش دارند اذهان را منحرف کنند اما برای درک وضعیت وخیم گردشگری در ایران بهتر است به مقایسه‌ی آمارهای این حوزه میان ایران و برخی از همسایگانش توجهی کنیم.

به‌طور نمونه ترکیه، همسایه‌ی شمال غربی ایران در سال ۲۰۲۳ میزبان بیش از ۵۶ میلیون گردشگر خارجی بوده، یا امارات متحده عربی، یکی از همسایگان کوچک ایران در حاشیه خلیج‌فارس در همین سال میزبان بالغ بر ۱۷ میلیون گردشگر خارجی بوده است. جالب این‌که صنعت گردشگری در کشورهای مذبور طی سال‌های پیش از انقلاب ۵۷ فاصله‌ی معناداری با ایران داشته است.

چه تصویری از ایران در رسانه‌های بین‌المللی بازتاب دارد؟

عملکرد ۴۵ ساله‌ی نظام سیاسی مستقر در ایران البته که در حوزه‌ی گردشگری بسیار ناامیدکننده بوده است اما این یک‌سوی ماجراست و سوی دیگر آن تصویری است که از ایران در رسانه‌ها و افکار عمومی جهان وجود دارد. موضوعی که در جلب یا دفع گردشگران به ایران بسیار قابل‌توجه است؛ به ‌خصوص آن‌که جمهوری اسلامی علاوه بر بی‌توجهی عمدی بر توسعه گردشگری غیرمذهبی نسبت به بازاریابی گردشگری خود نیز بسیار ضعیف عمل کرده است.

تصویر ایران در رسانه‌های بین‌المللی، تصویری پیچیده و چندوجهی است که عمدتاً تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله سیاست، ایدئولوژی، تاریخ و فرهنگ قرار دارد. اما وجه قالب تصویر ایران در میان عمده رسانه‌های سطح اول یا جریان اصلی جهان در حال حاضر معطوف به مواردی چون برنامه‌ی هسته‌ای و موشکی تنش‌زا در ایران، فعالیت‌های منطقه‌ای بی‌ثبات کننده‌ی جمهوری اسلامی، وضعیت وخیم حقوق بشر در ایران و روابط عموماً تیره میان تهران و پایتخت‌های عمدتاً غربی است.

رسانه‌های جریان اصلی در جهان طی سال‌های گذشته در مواردی که عمدتاً در قالب تصاویر و فیلم‌های مستند بوده، نیم‌نگاهی به تاریخ، طبیعت و سبک زندگی ایرانیان انداخته‌اند اما این تصویر در میان تصاویر معمولاً منفی این رسانه‌ها از ایران امروز تقریباً گم است.

البته که گرایش سیاسی رسانه، منطقه و کشور محل انتشار رسانه و نوع رسانه در کم یا زیاد بودن پرداخت به موضوع ایران و میزان منفی یا مثبت بودن آن رسانه در قبال ایران تأثیرگذار است، اما به‌طورکلی تصویری که از ایران امروز در رسانه‌های غربی بازتاب دارد غالباً بر اساس تنش، نگرانی و سوءظن شکل‌گرفته است.

حکومت ایران امروز از ناحیه‌ی بسیاری از کشورهای جهان تهدیدی برای صلح جهانی و امنیت منطقه‌ای به شمار می‌رود و به همین سبب رسانه‌های جریان اصلی در جهان تمایلی از خود برای منحرف شدن از این امر مسلم و پرداختن دیگر وجوه ایران که می‌تواند گردشگران بیش‌تری را به ایران بکشاند، ندارند.

البته با وجود تمام مشکلات برشمرده شده بر سر راه رونق گردشگری در ایران، هنوز هم می‌توان امیدوار بود که چشم جهانیان ایران را دیگرگونه ببیند و گردشگری در کشور رونق بگیرد. البته برای این موضوع لازم است تا شاید بزرگ‌ترین مانع یعنی نظام سیاسی حاکم بر ایران تغییر کند. جمهوری اسلامی طی ۴۵ سال گذشته نشان داده برای جذب گردشگران، نه ‌تنها اقداماتی اساسی در جهت رفع چالش‌ها انجام نمی‌دهد، بلکه به چالش‌های موجود می‌افزاید. به تجربه ثابت‌شده برای جمهوری اسلامی بهبود روابط با جامعه‌ی بین‌المللی، کاهش تنش‌های منطقه‌ای، اصلاح قوانین و مقررات اجتماعی، توسعه زیرساخت‌های گردشگری، ارتقای سطح امنیت، سرمایه‌گذاری در زمینه‌ی بازاریابی و تبلیغات، تسهیل اخذ ویزا و ارائه‌ی خدمات باکیفیت به گردشگران، دست نیافتنی است. مواردی که اساسی‌ترین نیازها برای جذب و جلب گردشگران خارجی به ایران است و جمهوری اسلامی به خواست خود تمایلی برای انجام آن نشان نداده و امید نمی‌رود به انجام آن‌ها تن دهد. از همین رو ناامیدی از ارائه‌ی تصویر مثبت از ایران در رسانه‌ها و افکار عمومی جهان فعلاً بی‌راه به نظر نمی‌رسد.
https://www.hra-news.org/articles/a-1214/