bahram.rehmani@gmail.com
امروز دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲، شهروندان بلوچ گرفتار در مناطق سیلزده میگویند دستگاههای دولتی جمهوری اسلامی تاکنون هیچگونه امدادرسانی و کمکی به آنها انجام ندادهاند و حتی مسیرهای مواصلاتی نیز کماکان مسدود هستند.
تصاویر هواشناسی نشان میدهد سامانه بارشی جدید دیگری از روز سهشنبه وارد سیستان و بلوچستان خواهد شد و احتمالا مناطق سیلزده را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد .
مسئولان حکومتی بعد از گذشت ۱۰ روز از پیشبینی و شروع سیل، امروز در چابهار ستاد بحران تشکیل دادهاند.
مقامهای دولتی جمهوری اسلامی ایران میگویند ۱۶ شهرستان استان سیستان و بلوچستان از نهم اسفندماه، چهارشنبه هفته پیش، درگیر سیل و آبگرفتگی ناشی از بارشها هستند.
محمدحسن نامی رئیس سازمان مدیریت بحران در ایران گفت ۱۹۴۷ روستا درگیر سیلاب و خسارت شدهاند و چابهار با ۴۸۰ و نیکشهر با ۳۳۰ روستا بیشترین میزان آسیبدیدگی را متحمل شدهاند. بیش از ۲۵ جاده اصلی و فرعی استان هم بسته شدهاند.
بر اساس گزارشها، شهرستانهای نیکشهر، قصرقند، دشتیاری، چابهار، کنارک، خاش، سیب و سوران، فنوج، ایرانشهر، میرجاوه، دلگان، سراوان، زاهدان، نیمروز، سرباز و مهرستان درگیر سیل هستند و خسارت دیدهاند.
یکی از اهالی شهرستان دشتیاری، با بیان اینکه تا روز جمعه حدود ۴۰۰ روستا در این منطقه در محاصره سیلاب بودند، ولی یک بالگرد هم نفرستادند، به روزنامه هممیهن گفت یک نفر از اهالی باهوکلات تشنج کرده بود، اما بهدلیل بسته بودن راهها دیر به بهداری رسید و فوت کرد.
او اضافه کرد که یک بیمار دیالیزی هم در روستای اسلامآباد بود که چهار روز بعد از سیل با قایق سوختبران و آمبولانس و همکاری رییس مرکز بهداشت به بیمارستان چابهار منتقل شد.
روزنامه هممیهن با اشاره به کمکرسانی سوختبرها به سیلزدگان روستاهای مسیر چابهار به سرباز نوشت سوختبرها پس از وقوع سیل قایقشان را آورده بودند و مردم را جابهجا میکردند.
پیشتر هم گزارشهایی از پیشقدم شدن سوختبران این استان برای جمعآوری و انتقال کمکهای مردمی به سیلزدگان منتشر شده بود.
آمارهای اعلام شده درباره سیلزدگان مانند همه آمارهای جمهوری اسلامی متناقض و متفاوت است. سیلاب ۴۰۰ هزار نفر را در جنوب سیستان و بلوچستان در وضعیت اضطراری قرار داده است. ۱۱ شهر در محاصره سیل قرار دارند.
رئیس سازمان مدیریت بحران کشور اعلام کرد که ۱۶ شهرستان این استان از نهم اسفندماه درگیر سیل و آبگرفتگی ناشی از بارشها شدهاند.
محمدحسن نامی روز شنبه در گفتوگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، گفت: «شهرستانهای نیکشهر، قصرقند، دشتیاری، چابهار، کنارک، خاش، سیب و سوران، فنوج، ایرانشهر، میرجاوه، دلگان، سراوان، زاهدان، نیمروز، سرباز و مهرستان درگیر سیل شده و خسارت دیدهاند.»
نامی در ادامه اعلام کرد: «هزار و ۹۴۷ روستا درگیر سیلاب و خسارت شدند که چابهار با ۴۸۰ و نیکشهر با ۳۳۰ روستا بیشترین میزان درگیری را داشتند.»
او دو روز پیش اعلام کرده بود سیلاب «۱۴ هزار میلیارد ریال» خسارت به زیرساختهای این استان وارد کرده است.
معاون عمرانی فرماندار چابهار نیز روز جمعه گفت: «با وجود پیگیریها هیچ بالگردی از سوی دانشگاههای علوم پزشکی و هلال احمر استان به مناطق سیلزده اعزام نشده است و ۱۳ مادر باردار گرفتار در سیلاب با قایق در چابهار جابهجا شدند.»
او با بیان اینکه «احداث بسیاری از سدها در سطح ایران کارشناسیشده نیستند»، گفت: «بر مسئولان نظام بود که به جای «پروژه بلندپروازانه» طرح سواحل مکران، برای حل مشکلات مردم همین مناطق برنامهریزی و هزینه میکردند.»
در همین حال حالوش و کمپین فعالین بلوچ گزارش دادهاند روز جمعه همزمان با برگزاری انتخابات در ایران، ساکنان برخی مناطق سیلزده حاضر به شرکت در پای صندوقهای رای نشدند و در برخی مناطق دیگر ماموران را از آنجا راه ندادند.
حالوش نیز از خطر خروج گانڈوها(تمساح پوزهکوتاه بلوچستان) از زیستگاههای خود به مناطق مسکونی خبر داده است.
به گزارش ایرنا، سیل اخیر تاکنون منجر به سرریز شدن چهار سد و جاری شدن سیلاب در ١۶ شهرستان و ١٩۴٧ روستا شده است.
در برخی مناطق هرمزگان و سیستان و بلوچستان تقریبا هیچچیز برای کمکرسانی وجود ندارد؛ راهها صعبالعبورند و خودروهای معمولی ناتوان از رفتن مسیر و سیل زدگان در معرض خطر بیماریهای واگیر.
حیدر زورقی، رئیس سازمان جهادکشاورزی سیستان و بلوچستان نیز با اعلام ۶۵۰ میلیارد تومان خسارت در ۲۰ هزار هکتار زمین مزروعی به همشهری میگوید: بارشهای سنگین و سیلابی اخیر بهویژه منطقه بلوچستان که با طغیان رودخانههای محلی و وقوع سیلاب همراه بود، حجم بالای خسارت به مزارع، باغات، قنوات، جادههای دسترسی به مزارع، تاسیسات آب و خاکی، دام و دامپروری، انهار سنتی و کانالهای آبیاری، بندهای آبخیزداری و استخرهای پرورش ماهی و تاسیسات شیلاتی را در پی داشت.
البته هنوز خسارت کشاورزی بخشهایی که صبالعبور بودهاند برآورد نشده است. او افزود: عمده خسارت بخش کشاورزی سیستان و بلوچستان در شهرستانهای کنارک، نیکشهر، چابهار، قصرقند، دلگان، مهرستان، سرباز، بمپور، فنوج، سیبو سوران و خاش گزارش شده و در این مدت ۳۲۰۰ راس دام سبک و سنگین در استان تلف شده است.
در یک شبانهروز ۲۶۰ میلیمتر باران آمد، آن هم در منطقهای که متوسط بارش یک سال در آن ۱۲۰ میلیمتر است. اگر قبل از آن به مردم هشدار هم میدادند، آنها جایی نداشتند بروند. اگر هشدار میدادند، باید خودشان بالگرد آماده میکردند، هلالاحمر مواد غذایی دپو میکرد و…
یکهفته پس از سیل، تمام زمینهای روستای تلنگ هنوز گلآلود است و بعضی از مسیرها تا نیممتر گل دارند. در روستاهای سطح بالاتر، آفتاب گلولای را کمی خشک کرده، ولی مناطق سطح پایینتر هنوز گلآلودند: «مردم این محدوده بهصورت دیم کشاورزی میکنند و بندسار و آببند دارند، آب پشت این بندها ذخیره میشد و با آن کشاورزی میکنند، ولی حالا همه این بندسارها از بین رفته و سیلبندهای اطراف روستاها هم تخریب شده است.»
حالا مهمترین مسئله، بازگشایی راههای روستایی است. بیشترین خسارت به زیرساختها، جادهها و سیستم برقرسانی وارد شده است. درحالحاضر ۶ روستا برق ندارند و اگر برق وصل شود، موقتی است و…
هلالاحمر برای یک بخش ۶ هزار خانواری، ۳۰۰ بسته فرستاده بود که آن را هم نتوانستند توزیع کنند؛ ۴ کنسرو لوبیا بود، ۴ تنماهی و یککیلو برنج. در بعضی روستاها تلفات احشام بالاست و آب، لاشه آنها را برده و زیر گل دفن شدهاند. مردم در خانه خرابشده یا خانه همسایهها زندگی میکنند. تاکنون هلالاحمر در روستاها، تنها ۲۳ چادر برپا کرده است.
برگزاری نمایش انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری، با سیل همزمان شد، مردم میگویند انتخابات بیشتر از سیل بلوچستان اهمیت داشت.
سیل سیستان و بلوچستان موجب خسارات بسیاری در این منطقه شده است و شهروندان حتی به مواد غذایی و آب آشامیدنی نیز دسترسی ندارند.
بارانی که از ابتدای هفته گذشته در سیستان و بلوچستان ایران آغاز شد، تا امروز منجر به سرریز شدن چهار سد و جاری شدن سیلاب در ١۶ شهرستان و ١٩۴٧ روستا شده است. آسیبدیدگان به آب آشامیدنی، غذا، پتو، چادر و وسایل بهداشتی دسترسی ندارند.
روستاهایی که راه ارتباطیشان رودخانه بوده تنها با بالگرد امدادرسانی میشوند اما بالگردی در کار نیست.
دهههاست که داد زدهاند روستاهایشان در بستر رودخانه هستند و زیرساختها برای سیل فراهم است اما کو گوش شنوا!
پیشتر نیز وزش بادهای گردوخاک موجب بروز مشکلات تنفسی، قلبی و چشمی برای ساکنان منطقه شده است.
۶ اسفند ماه جاری در پی بارندگیهای شدید در ۱۱ شهرستان سیستان و بلوچستان منجر به وقوع سیلاب شد و بیش از ۴۰۰ هزار نفر از مردم روستاهای جنوب این استان دچار وضعیت بحرانی شدند و هنوز مسئولان حکومتی برای این وضعیت بحرانی چارهاندیشی نکردند. براساس گزارش هواشناسی، موج جدید بارشی از روز سهشنبه پانزدهم اسفند ماه بلوچستان را دوباره تحتتاثیر خود قرار خواهد داد.
سیلاب سبب طغیان رودخانههای فصلی و بارش سنگین در قصر قند، بخش تلنگ، دشتیاری، بخش پلان، پیرسهراب و خسارت سنگینی به بخش کشاورزی، واحدهای مسکونی خشتی و گلی، راههای روستایی و زیرساختهای شهری و روستایی شده بهطوری که راه تمام روستاها بسته شده و هیچ ارتباطی با سایر شهرستانهای همجوار و حتی یک روستا به روستای دیگر وجود ندارد.
سیل و بارندگی امان مردم سیستان و بلوچستان را بریده و از آنجا که زیرساختها در این استان هیچ زمان مناسب نبوده و مقاومتی در مقابل سیل و بلایای طبیعی نداشته و ندارد، مردم همواره قربانی بیتدبیری و بیاهمیتی مسئولان میشوند و حالا با بروز سیل در چند روز اخیر در جنوب بلوچستان، ارتباط چند صد روستا با مرکز شهرها و استان قطع شده و مردم وضعیت ناگواری دارند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، خانههای خیس خورده، دامهای تلف شده و لاشههای بیجان بر روی زمین افتاده، اسباب و اثاثیه ساده پر از خاک و گلی که پیش از سیل یک زندگی را میچرخاند و لباسهای خیس و تنهای لرزان تنها بخشهایی از میراث سیل در روستاهای بلوچستان است.
مردم چندین روز است که خون جگر میخورند؛ نه برقی برای روشنایی دارند و نه آبی برای پاک کردن آثار سیل ونه سرپناه امن. این مردم حتی آنتن و اینترنت برای رساندن صدایشان به کسانی که در خواب غفلتاند، ندارند.
حوادث سیستان و بلوچستان همیشه لابلای اخبار گمشده و مردم جانشان را در سکوت از دست دادهاند و حالا هم کسی این مردم را نمیبیند.
سامانه بارشی از روز جمعه وارد استان شد و به گفته سازمان هواشناسی روز دوشنبه از استان خارج شده اما اثرات و تبعات باران شدید و سیل همچنان در روستاها هویداست و ساکنین بیش از ۴۰۰ روستا در بخش بنت و دهستان چاهان از توابع نیکشهر، هیچگونه ارتباطی با مرکز شهرستان نداشته و آنتن، اینترنت، برق و آب منازلشان هم قطع است.
«مهدی زارع»، زمینشناس درمورد وقوع سیلاب در استان سیستان و بلوچستان به «اعتماد» میگوید: «۶ و ۷ اسفند ماه ۱۴۰۲ جاری شدن سیل در استان سیستان و بلوچستان باعث بسته شدن مسیر بیش از ۲۷۰ روستا در دو شهرستان جنوبی این استان شد. بارش سنگین برف نیز راه دسترسی به ۱۴۵ روستای لرستان و ۷۰ روستای کرمان را مسدود کرد. هفتم اسفندماه، اعلام شد سیل منجر به قطع دسترسی به ۲۳۰ روستا شده و خسارتهای زیادی به واحدهای مسکونی، اراضی کشاورزی و تاسیسات عمومی وارد شده و سیل در برخی روستاها به خانههای شهروندان نیز نفوذ کرده است.
چهار سال قبل، بارش شدید باران از ۱۸ دی ماه ۱۳۹۸ منجر به جاری شدن سیل در استانهای هرمزگان، کرمان و سیستان و بلوچستان در جنوب ایران شد. هزاران خانه را ویران و صدها نفر را آواره کرده و حداقل سه کشته برجای گذاشت. بیش از ۱۰۰ میلیمتر بارندگی در سیستان و بلوچستان در دی ماه ۱۳۹۸ در سه روز بارید. این میزانی است که معمولا طی یکسال در این منطقه میبارد. برای تعیین بازگشت و فراوانی سیلاب سنجش میزان دورههای بارش و خشکی در دهههای گذشته لازم است. در مقایسه با دوره ۱۳۸۵-۱۳۶۰ احتمالا دورههای طولانیتری از حداکثر دمای شدید در قسمت جنوبی کشور تجربه خواهد شد. به دلیل تغییر اقلیم فرینهای اقلیمی بیشتر قابل مشاهده خواهد بود.
دورههای تر خشکی در بیش از ۱۲۰ روز با بارش کمتر از ۲ میلیمتر و بیشینه دمای بیش از ۳۰ درجه سانتیگراد و همچنین دورههای بسیار مرطوب در بازه کمتر از ۳ روز بارش بیش از ۱۰۰ میلیمتر شرایط و فراوانی سیلابها را بیشتر فراهم میکند. بارش شدید یک جنبه بسیار اثرگذار از چرخه آب است و گرم شدن کره زمین تمایل به افزایش شدت رویدادهای شدید بارندگی دارد. با این حال، عدم قطعیت زمان و مکان بارندگی شدید در جریان گرم شدن در مناطق و در فصول مختلف وجود دارد. بارندگی شدید در تابستان و زمستان در نیمکره شمالی با هم تفاوتهایی دارند. در زمستان افزایش بارندگی شدید با گرم شدن اقلیمی رخ میدهد. درحالی که در تابستان تغییرات ضعیفتر است. کاهش صعود شدید هوا با گرم شدن در تابستان و تضاد تابستان و زمستان در تغییرات بارش شدید از اواسط قرن بیستم قابل مشاهده است.
با گذشت بیش از یک هفته از وقوع سیل در سیستان و بلوچستان، گزارشها از ادامه بسته بودن راهها، قطعی برق، آب و گاز و وخیمتر شدن وضع مردم سیلزده حکایت دارد. سیلزدگان با اشاره به همزمانی برگزاری انتخابات با وقوع سیل گفتند فکر میکنند انتخابات بیشتر از وضع آنها برای حکومت اهمیت داشت.
روزنامه هممیهن در گزارشی با عنوان «نه آب داریم نه غذا»، به شرح مشکلات سیلزدههای سیستان و بلوچستان پرداخت و از پیدا نشدن خوراکی، آب آشامیدنی و کپسول گاز در روستاهای بخش بلوچستان این استان خبر داد.
بنابر این گزارش، شهرهای خاش، سیب و سوران، فنوج، ایرانشهر، میرجاوه، نیکشهر، دلگان، چابهار، سراوان، زاهدان، نیمروز، سرباز، کنارک، مهرستان و دشتیاری در جریان این سیل آسیب دیدهاند و وضع مناطق دشتیاری، تلنگ و قصرقند وخیمتر از دیگر مناطق است.
سارا سبزی، خبرنگار این رسانه، با بیان اینکه مردم سیلزده و بهویژه زنان و بچههای کوچک از نظر روحی بههم ریختهاند، این پرسش مردم سیلزده را نقل کرده که گفتهاند چرا هیچ مسئولی در حالی که شش روز از سیل گذشته به سراغمان نیامده است.
سیل و آبگرفتگی ناشی از آن، وضعیت مردم را بیش از پیش وخیمتر کرده است. مردم خطاب به مسئولان جمهوری اسلامی میگویند صندوقهای رای را هر طوری شد در گلولای منتقل کردند، ولی کسی برای امداد نیامد.
پیشتر گزارش شده بود که با وجود وجود وضعیت بحرانی مردم سیستان و بلوچستان، نیاز آنها به رسیدگی فوری، صندوقهای رای به شهرستانهای مختلف این استان از جمله در مناطق سیلزده ارسال شدند.
یکی از اهالی بخش تلنگ در گفتوگو با هممیهن، از تمام شدن مواد غذایی در مغازهها و وارد شدن خسارت به زیرساختها، جادهها و سیستم برقرسانی در این منطقه روایت کرد و گفت مردم به موادغذایی نیاز دارند و مهمترین مسئله، بازگشایی راههای روستایی است.
نویسنده این گزارش، با بیان اینکه همه زمینهای روستای تلنگ، گلآلود شده و بعضی از مسیرها تا نیممتر گِل دارند، اشاره کرد که در بعضی روستاها لاشههای احشام تلفشده با حرکت آب زیر گل دفن شدهاند و مردم در خانه خرابشده یا خانه همسایهها زندگی میکنند.
وبسایت حالوش که خبرهای استان سیستان و بلوچستان را پوشش میدهد روز شنبه با انتشار ویدیویی از ادامه مسدود بودن جادههای ماجرو به دشتیاری و نوبندیان پس از چند روز آبگرفتگی و سیلاب خبر داد و نوشت که مسئولان تا کنون اقدامی انجام ندادهاند.
همزمان، کمپین فعالین بلوچ با انتشار ویدیویی نوشت زمینها و محصولات کشاورزی در شهرستان دشتیاری بر اثر سیل از بین رفته و کشاورزان این منطقه دچار ضررهای هنگفتی شدهاند.
تردد در جادهها، همچنان امکانپذیر نیست و بلافاصله با پایین آمدن آب مردم منطقه آماده امدادرسانی و سرکشی به روستاهای منطقه شدند.
تردد در جادهها، همچنان امکانپذیر نیست و بلافاصله با پایین آمدن آب مردم منطقه آماده امدادرسانی و سرکشی به روستاهای منطقه شدند.
منطقه «دشتیاری» در استان «سیستان و بلوچستان» قرار دارد و از جمله مناطقی است که بهدلیل شرایط آبوهوایی و جغرافیایی، در معرض خطر سیلاب قرار دارد. اما بهصورت کلی باز هم خطای انسانی و بحران مدیریت در این سیل به چشم میآید. سد بزرگ «زیردان» در بخش «ساربوک» و سد «شیکلگ» در بخش «تلنگ» این شهرستان بر اثر بارندگیها و سیلاب چند روز اخیر سرریز شده است.
با اینکه سیل پیشبینی و اعلام نیز شده بود، سدهای بالادست تخلیه نشده و همزمان با سیل رها شدند که باعث زیر آب رفتن بسیاری از روستاها شده است.
مناطق دشتیاری چابهار که در حاشیه رودخانهها و کنارههای آبی واقع شدهاند، بیشترین آسیب را دیدهاند. کشاورزان و دامداران در این مناطق با از دست دادن محصولات زراعی و دامهایشان مواجه شدهاند. زمینهای کشاورزی تحت آب نشسته و برخی از آنها کاملا غرق شده است، که باعث خسارت زیادی به تولیدات کشاورزی این منطقه شده است.
گفتنی است، با وجود استقرار پایگاههای نظامی ارتش و سپاه در بلوچستان و تجهيز آنها به بالگردهای امدادرسانی، تاکنون این دو ارگان نظامی برای کمکرسانی به مردم هیچ اقدامی نکردهاند.
مسئولان جمهوری اسلامی از سیل سال ۹۸ تاکنون هیچ اقدام مناسبی برای پیشگیری بحرانهای بعدی انجام ندادهاند. نه استانداردسازی راهها و نه تلاشی برای تجهیز زیرساختهای امدادرسانی، صورت نگرفته است.
تنها واکنش رسمی مقامات بلندپایه دولتی به سیل سیستان و بلوچستان به عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات اختصاص یافت که روز جمعه در نشستی مطبوعاتی و بدون اشاره به وضعیت وخیم اهالی این مناطق سیلزده گفت که «متاسفانه اتصال چند شعبه رای در استان سیستانوبلوچستان بهدلیل سیل با مرکز قطع شده است که در حال پیگیری و وصل آن هستیم.»!
روزنامه توسعه ایرانی نوشت: دیروز در حالی تصاویر صندوقهای رای، بر تارک اخبار صداوسیما میدرخشید، که تصاویری از خانههای مردم که بر اثر آبهای خروشان ناشی از سیل در گوشهای محروم از کشور فرو میریختند.
مسئولان این بار در همزمانی حادثه سیل و انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان در قبال مردم این استان بروز میدهند. این درحالیست که براساس گزارش رسانهها و فعالان محلی فضای مجازی، مدیران دولتی و نهادهای امدادرسانی تاکنون به مردم سیلزده در این مناطق که خانههای گلی خود را بهطور کامل از دست داده و به دریافت اقلام غذایی و رفاهی نیاز دارند، کمک چندانی نکردهاند، تنها واکنش رسمی مقامات بلند پایه دولتی به سیل اخیر به عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات و فناوری دولت ابراهیم رئیسی، اختصاص یافت که روز جمعه در نشستی مطبوعاتی و بدون اشاره به وضعیت وخیم اهالی این مناطق سیلزده گفت که «متاسفانه اتصال چند شعبه رای در استان سیستانوبلوچستان بهدلیل سیل با مرکز قطع شده است که در حال پیگیری و وصل آن هستیم»
این اصرار و تاکید برای برپایی صندوقهای رای در حالی بود که این استان با رد صلاحیتهای گستردهای روبهرو بوده و حتی نمایندگان پیشین برخی از شهرهای این استان که مشکلات شهروندان منطقه را بازتاب میدادند -همچون معینالدین سعیدی- در این دوره رد صلاحیت شدند.
همچنین سیدمحمدتقی شاهچراغی، رئیس ستاد انتخابات کشور، نیز عصر دیروز به سیل سیستان اینگونه اشاره کرد که: «در استان سیستان و بلوچستان مردم باوجود وقوع سیل پای صندوقها حاضر شدند و در برخی شهرستانها هم مردم در دمای زیر صفر در انتخابات مشارکت کردند.»
گزارشها نشان میدهد که علاوه بر خرابی خانههای روستایی، تعداد زیادی از دامهای مردم نیز از بین رفتهاند. دو سد بزرگ در بخش ساربوک و تلنگ سرریز شدهاند و رودخانه بزرگ کاجو چندینبار طغیان کرده است.
تصاویر سیل شهرستان دشتیاری نشان میدهد که خانههای گلی مردم سیلزده اکنون در حال ریزش و تخریب است. پیرسهراب، بخش پلان و بخش تلنگ از مراکز بحرانی سیل هستند که کار امدادرسانی به آنها از طرف خود مردم و به دلیل کمبود امکانات با کندی صورت میگیرد.
یک دختر ۱۱ ساله بر اثر پارگی کابل برق و سقوط کنتور به داخل آب، دچار برق گرفتگی شده و جان باخته است. حتی برخی گزارشهای غیررسمی حکایت از آن دارد که به دلیل سیلاب شدید، یک روستا در شهرستان دشتیاری به نام دلگان شیخان، بهطور کامل به زیر آب رفته است و شماری از اهالی ناپدید شدهاند. ویدیویی از سقوط یک شهروند به رودخانه خروشان باهوکلات بهدلیل شدت سیلاب نیز در رسانههای اجتماعی منتشر شده است.
نماینده چابهار در مجلس شورای اسلامی گفت: «بنابر برخی گزارشها حجم آبی که میآید از طوفان گونو بیشتر است، متاسفانه زیرساختهای مدیریت بحران را در این منطقه نداریم. به شدت در آنجا احساس خطر میکنم و خواهشم از همه مسئولان مخصوصا در حوزه مدیریت بحران، هلال احمر، وزارت کشور و دوستان دیگر به خصوص ارتش و سپاه این است که ورود جدی داشته باشند.»
فعالان اجتماعی در سیستانوبلوچستان بر این عقیدهاند که افرادی که به کمک مردم میرفتند حالا یا سرخورده شدهاند یا مشغول برگزاری انتخابات شدهاند و مردم رها شده و حالا مردم محلی هستند که به داد مردم میرسند و مرزبانان در حال نجات سوختبرانند. برخی دیگر هم معتقدند که انتخابات مجلس بر سیلاب سیستان و بلوچستان سایه افکنده و امدادرسانیها را تحتالشعاع قرار داده است.
مدیرکل بحران استانداری اعلام کرد: «۱۴۰۰ میلیارد تومان خسارتی است که تاکنون به این بخش وارد شده است و بالای ۳۰۰ روستا دسترسی خود را از دست دادهاند.» درحالیکه بسیار از فعالین اجتماعی بلوچ، بر این عقیدهاند که میزان عدم دسترسی روستاها بیشتر از این است چرا که فقط اگر بخش مرکزی قصرقند و منطقه رودخانه کاجو را حساب کنیم دسترسی حدود ۱۰۰ روستا در قصرقند و دسترسی حدود ۷۰-۸۰ روستا در بخش بنت مسدود شده است. دسترسی روستاهای بسیاری در تلنگ بسته شده است و هیچ کسی از آنها خبر ندارد.
در مناطقی که آب هنوز ایستاده، فاضلابها پر شده و وارد آب شده است و بیماریهای عفونی شروع شده و هنوز به شیوع نرسیده است. البته این موضوع در سیلهای تمام دنیا وجود دارد، اما اگر به آن رسیدگی نشود مسلما به شیوع بیماریهای عفونی میانجامد. وضعیت بهداشت در مناطق سیلزده نامناسب است. نگرانی از شیوع بیماری عفونی و وبا افزایش یافته است.»
فقر و محرومیت در بسیاری از مناطق دیگر ایران از جمله خوزستان و کهکیلویه و بویراحمد و خراسان و کردستان و جاهای دیگر وجود دارد اما سیستان و بلوچستان به طرز باورنکردنیی هر آنچه را به عنوان مشکل میتوان تصور کرد در خود جای داده است.
عادیسازی فقر، نادیدهگرفتهشدن این استان شاید کمی اغراقشده بهنظر برسد و حتی مسئولان و مدیرانی پیدا شوند که آن را تحریفکننده واقعیت بدانند.
بیش از یکهفتم کودکان بازمانده از تحصیل در این استان زندگی میکنند که اغلب به دلیل فقر و نبود امکانات آموزشی نمیتوانند به مدرسه بروند. متوسط فاصله مدرسههای روستایی در سیستان و بلوچستان ۳۰ کیلومتر است. شاید باورکردنی بهنظر نرسد اما یکی از دلایل افت تحصیلی یا کلا ترک تحصیل دانشآموزان این استان ضعیفبودن چشم و نداشتن توان خرید عینک است.
حمیدرضا پشنگ، نماینده سابق خاش در مجلس ایران گفته بود۷۰ درصد مردم این استان زیر خط «فقر مطلق» زندگی میکنند.۷۰ درصد مردم این استان هم از بیمه بازنشستگی برخوردار نیستند.
درآمد این استان «کمتر از یک درصد» تولید ناخالص ملی در ایران است. دو سوم جمعیت استان به آب آشامیدنی بهداشتی دسترسی ندارند. این استان یکی از پایینترین سهمها را در اداره امور سیاسی و اقتصادی کشور دارد.
علیم یارمحمدی، نماینده زاهدان در مجلس هم گفته ۷۵ درصد سیستانیها و بلوچها امنیت غذایی ندارند. با این شرایط ناگفته پیداست که شرایط زندگی در این استان چه دشوارییهایی دارد.
نرخ بیکاری در این استان، بسیا بالاست. بعضی از آنها که کار ندارند به قاچاق سوخت روی میآورند، کاری بسیار خطرناک که بازی با مرگ است.
آنها که صیادند به دلیل کاهش منابع دریا که احتمالا به دلیل صید صنعتی ماهیگیران چینی و دیگران باید دورتر بروند. کاری باز خطرناک چون دزدان دریایی انتظارشان را میکشند. چند سال پیش، ۱۴ صیاد ایرانی بعد از گذشت چهار سال اسیر دزدان دریایی سومالیاند و دولت ایران حاضر نشده برای آزادی آنها پول پرداخت کند یا حتی وارد مذاکره با دزدان شود. پیشتر هشت نفر از صیادان از بیآبی و گرسنگی جان دادهاند و معلوم نیست ۱۴ نفر باقیمانده در چه حالیاند.
از ساکنان این استان، حتی هویت ایرانی هم ندارند. تعداد افراد بیشناسنامه سیستان و بلوچستان بهصورت دقیق روشن نیست. بعضی از نمایندگان مجلس، تعداد آنها را تا ۱۰۰هزار نفر هم تخمین زدهاند. این افراد از ابتداییترین حقوق یک شهروند عادی هم برخوردار نیستند.
حالا در این میان، این استان هم با خشکسالی مواجه است. طوفانهای شن گاهی میزان آلودگی هوا را ۱۰۰برابر حد مجاز میرساند. بیش از ۵۰۰ روستا در این منطقه جغرافیایی در حال نابودی است و مردم به دلیل بیآبی، فقر و بیکاری در حال ترک روستاها هستند.
بیش از ۵۰ درصد مردم این استان روستاننشینند و نابودی روستاها یعنی یک بحران واقعی.
قسمت عمده مدرسههای این استان خشتی و کپری است. قسمت عمده مدرسههای این استان خشتی و کپری است. البته محمدتقی نظرپور، رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور گفته اعتقادی به حذف مدارس کپری ندارد چون که آنها متناسب با اقلیم منطقهاند.
تقریبا هیچ تلاشی برای بهبود وضعیت آب آشامیدنی بهداشتی به روستاهای این استان نمیشود. تعداد بیمارستانها و مراکز بهداشتی بسیار کمتر از استانداردهایند. امیدی به سرمایهگذاری برای ایجاد کارخانههایی که بتوانند شغل ایجاد کنند وجود ندارد.
دولتها به صورت دائم برای تامین نیازهای آموزشی در مناطق محروم به ویژه سیستان و بلوچستان از خیرین کمک میخواهد. این در حالی است که هر سال قسمت عمدهای از بودجه آموزش و پرورش پرداخت نمیشود.
چهاربیتی با چند صد نفر جمعیت فقط یک دبستان ۶ کلاسه دولتی دارد و دو مدرسه دینی برای بعد از دبستان که یکی پسرانه است و یکی دخترانه. دولت به سادگی از وظیفه خود برای تامین آموزش رایگان سرباز زده است و این زمین خالی را مدارس دینی پر کردهاند. تصور سربرآوردن بنیادگرایی دینی در این مناطق، همچون محوری برای مقاومت در برابر سرکوب و تبعیض دور از ذهن نیست؛ محوری که در صورت قدرت گرفتن زنان از قربانیان اصلی آنند.
دولت در بقیه موارد هم همینطور عمل میکند به طوریکه هیچ چشماندازی برای بهبود اوضاع در این استان دیده نمیشود و عملا عمده ساکنان سیستان و بلوچستان فقط از راه دریافت یارانه زندگی میکنند.
این میزان از فقر و محرومیت و جداافتادگی از بقیه مناطق کشور از مردم سیستان و بلوچستان، ابدا برای حکومت مهم نیست.
روزنامهنگاران بارها در گزارشهایشان از مردمی نوشتهاند که حتی توقعهای بزرگی از حکومت ندارند و فراموش کردهاند که حکومت مسئول تامین نیازهای ابتدایی آنهاست. این فقر و عادیسازی آن حتی فرصت اعتراض را هم از مردم گرفته است.
هرچه هست این میزان از بیتوجهی جمهوری اسلامی ایران به جان و مال و زندگی ساکنان سیستان و بلوچستان نمیتواند فقط ناشی از کمبود امکانات باشد. برای کشوری که خود را یکی از مهمترین قدرتهای منطقه میداند اما با شهروندان جامعه ایران مانند اسرار رفتار میکند، هرگونه اعتراض مردمی به گلوله میبندد، به زندان میافکند و اعدام میکند.
استان سیستان و بلوچستان پس از کرمان دومین استان پهناور کشور است. منطقه آزاد چابهار که جدا از شهر چابهار است، همچون برابرنهادی، در برابر چابهار قد کشیده است. مراکز خرید بزرگ، هتلها و ویلاهای میلیاردی و خیابانهای خلوت و تمیز منطقه آزاد در برابر مغازههای کوچک، خانههای محقر و خیابانهای تنگ و کثیف شهر. در کشوری که دومین ذخایر گاز جهان را دارد این بندر معروف از گاز لولهکشی محروم است. چابهار بهرهای از رونق هر چند متزلزل منطقه آزاد نبرده است.
محسوسترین تاثیر منطقه آزاد بر روی زندگی اهالی شهر، تلاش برای هویتزدایی از شهر است. چابهار بیش از پیش از شهری بلوچنشین به شهری با اکثریت غیربلوچ تغییر چهره میدهد. یکی از مهمترین این نشانهها برنامهریزی برای مهاجرت بیش از یک و نیم میلیون غیر بومی به چابهار است.
از سوی دیگر، مشکلات زیستمحیطی در استان گرم و خشک سیستان و بلوچستان، زندگی را برای ساکنان دشوارتر کرده است. وقوع خشکسالی و سیل، وزش بادهای نسبتا شدید ۱۲۰ روزه و توفان گرد و خاک، زلزله خیزی و خشکی تالاب بینالمللی هامون همزمان با آب و هوای گرم و خشک، زندگی را از لحاظ اقتصادی و سلامتی برای مردم این منطقه دچار مشکل کرده است.
سیستان و بلوچستان محرومترین استان و رکورددار فقر در کشور نیز محسوب می شود. نرخ بیکاری و فقر در استان سیستان و بلوچستان نسبت به سایر استانهای محروم ایران، بسیار بالاست و اکثریت شهروندان این استان، زیر خط فقر مطلق قرار دارند.
بنا بر این گزارش که در ۲۹ دیماه ۱۴۰۱ منتشر شده، سیستان و بلوچستان همچنین بالاترین آمار بیسوادی، سوءتغذیه کودکان و مرگ و میر زنان باردار را در کشور به خود اختصاص داده است.
این عوامل موجب مهاجرت بخشی از ساکنان این استان به مناطق دیگر ایران شده است. بهرام صلواتی، رئیس «رصدخانه مهاجرت ایران»، بتازگی اعلام کرد خشکسالی و ریزگردها در سال گذشته موجب خروج ۱۰ هزار خانوار از شهر زابل شده است.
بیش از ۵۰ درصد جمعیت سیستان و بلوچستان در روستاها زندگی میکنند که این رقم در کل کشور ۲۵ درصد است. اکثر این روستاها فاقد امکانات رفاهی اولیه مانند لولهکشی، آب آشامیدنی و برق هستند. در این شرایط، تعجب کمی دارد که مدارس به معنای سنتی آن کم و زیاد هستند.
سرشماری سال ۱۳۹۵ نشان داد که نرخ بیسوادی در سیستان و بلوچستان بالاترین میزان در کشور بوده و برای مردان ۷/۱۸ درصد و برای زنان ۱/۲۹ درصد بوده است. وضعیت برای دختران سختتر بود، زیرا در مناطق روستایی بسیاری از خانوادهها از ابتدا به دخترانشان اجازه نمیدهند به مدرسه بروند. در عوض، آنها اغلب هرچه زودتر ازدواج میکنند که امکانپذیر باشد و چشمانداز آینده آنها را فلج میکند.
سیستان و بلوچستان، دومین استان بزرگ ایران از ۳۱ استان است. اما جمعیت آن کم است و تنها ۸/۲ میلیون نفر، یعنی کمی بیش از سه درصد از جمعیت ۸۴ میلیونی ایران را دارد. این تنها استانی است که در آن جمعیت بیشتری -۵۱ درصد – در مناطق روستایی نسبت به شهرها زندگی میکنند. ۷۴ درصد ایران شهری است. بیش از ۶۰۰ هزار نفر در زاهدان مرکز استان و اطراف آن زندگی میکنند.
بلوچستان به نواحی جنوبی، غربی و شرقی استان اطلاق میشود که مردم بلوچ در آنجا متمرکز شدهاند.
به دلیل حجم زیاد عقبماندگیها در این استان و انباشت آن در سالیان متمادی، آموزش و پرورش این استان نیز در شاخصهای مختلف آموزشی، اختلاف قابلتوجهی نسبت به سایر استانهای کشور دارد. در اکثر شاخصهای آموزشی کشور، سیستان و بلوچستان محرومترین استان کشور است. بهگونهای که براساس آمار رسمی و اعلامی توسط مسئولین و سازمان آموزش و پرورش استان، متوسط سرانه فضای آموزشی در کشور، ۴/۵ دهم مترمربع برای هر دانشآموز است که در این استان این فضا تقریبا سه مترمربع است. از حدود ۱۲۰ کلاس درس در کشور، بیشترین مدارس تخریبی در استان سیستان و بلوچستان قرار دارند؛ به گونهای که از حدود ۱۸ هزار کلاس درسی که در این استان وجود دارد شش هزار کلاس درس تخریب شده است. صدها هزار کودک بازمانده از تحصیل در استان سیستان و بلوچستان و وجود مدارس کپری زیاد، این استان را بهعنوان محرومترین استان کشور در بحث آموزش معرفی کرده است.
فقدان زیرساختهای صنعتی، کشاورزی و حملونقل تعداد فرصتهای شغلی را در سیستان و بلوچستان محدود کرده و خشکسالی عملا معیشت مردم را نشانه گرفته است. آمارها حاکی از آن است که بیکاری در برخی از مناطق سیستان و بلوچستان بین ۴۰ تا ۶۰ درصد است. این استان با وجود اینکه در ۳۷۰ کیلومتری آب در شمال خلیج عمان قرار دارد و با وجود دسترسی به اقیانوس و داشتن دو سد بزرگ دشتیاری و زیرداران کمترین دسترسی به آب شرب را در کشور دارد.
این استان، همچنین از توفانهای گرد و غبار ناشی از دو دهه خشکسالی و درجه حرارت بالا رنج میبرد که در تابستان به ۱۱۰ درجه میرسد. فصل توفانهای گرد و غبار از ۱۲۰ روز در سال به ۱۸۰ روز افزایش یافته است. استانی که از دیرباز به کشاورزی وابسته است که هم با آبیاری و هم از باران طبیعی تغذیه میشود، تحت تاثیر خشکسالی قرار گرفته است. براساس مطالعات دانشگاهی، علت اصلی وقوع باد ۱۲۰ روزه در سیستان، اختلاف فشاری است که در طول دوره گرم سال میان منطقه کمفشار پاکستان و پرفشار دریای خزر در شرق فلات قاره ایران ایجاد میشود. مک ماهان در قرن نوزدهم درباره بادهای سیستان مینویسد: «اگر منطقهای شایسته عنوان سرزمین بادها باشد؛ آن سرزمین سیستان است.» تغییرات اقلیمی بر میزان و سرعت وزش بادها افزوده، خاک بیرمق شده و کمآبی دشمن شماره یک مردم سیستان شده ولی میتوان آن را کنترل و مهار کرد اگر با شناخت مشکل و مدیریت صحیح، تدبیر جای تخدیر را بگیرد.
ریزگردها بهویژه توفانهای شن جریان زندگی و معیشت را در سیستان مختل کرده و باعث مهاجرت مردم محلی به استانهای همجواری چون خراسان شده است. این تغییرات شدید اقلیمی اما نه تنها به سیاست سازگاری با اقلیم و مدیریت بهینه منابع آبی منجر نشد بلکه بهانه بهرهبرداری وسیع از سفرههای آب زیرزمینی در دشتهای سیستان شد تا جانمایه اعماق خاک صرف آبیاری درخت پرتقال و خودکفایی در گندم شود. سیاستهای غلط دولتی در افزایش جمعیت بر خانوارهای سیستانی افزوده و نرخ رشد ۸۴/۱ درصد در سیستان خشکیده به امید یارانه و حقابه و کشاورزی سوبسیدی به تقاضای بیشتر آب منجر شده است.
ایران یکی از دلایل مشکلات کمآبی در این استان را تصمیم کابل برای سدسازی فزاینده رودخانه هیرمند که به ایران میریزد، میداند. از دهه ۱۹۵۰، افغانستان دو بند به نامهای کجکی و گریشک بر روی رودخانه هیرمند ساخت. رودخانه هیرمند در ایران در دو دهه گذشته به طور فزایندهای خشک شده است. بخشهایی از رودخانه تا ۱۰ ماه از سال خشک میشود. شهرهای بزرگ استان همچون زاهدان، ایرانشهر و چابهار با آمار وحشتناک حاشیهنشینی مواجهند. زاهدان بهعنوان مرکز استان، دومین شهر حاشیهنشین کشور است و چابهار به عنوان یک بندر استراتژیک بیش از ۶۰ درصد جمعیتش به طرز فاجعهباری در حاشیه شهر زندگی میکنند.
یکهفتم کودکان بازمانده از تحصیل در این استان زندگی میکنند که اغلب به دلیل فقر و نبود امکانات آموزشی نمیتوانند به مدرسه بروند. متوسط فاصله مدرسههای روستایی در سیستان و بلوچستان ۳۰ کیلومتر است.
ساکنان مناطق شرقی ایران از محرومترین مردم این کشور بهشمار میروند که از دهههای پیش درگیر معضلات گوناگونی نظیر بیکاری و فقر و فجایع طبیعی هستند. مردم این مناطق، هر سال هم درگیر خشکسالی و گرد و غبار میشوند هم گرفتار بارشهای شدید موسمی، جاری شدن سیلاب قربانیدادن.
عضو کمیسیون عمران مجلس روز جمعه پنجم اردیبهشت ۱۳۹۹، به خبرگزاری ایلنا گفته بود: «با توجه به اینکه مردم استان سیستان و بلوچستان حدود ۷۴ درصد زیر خط فقر امنیت غذایی هستند و شغل ثابتی ندارند، اغلب بهصورت روزانه فعالیت میکنند و روزمزد هستند و…»
حدود سه چهارم ساکنان منطقه درگیر آن هستند، عدم توسعه زیرساختها و ایجاد اشتغال پایدار است که بسیاری را به مهاجرت یا حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ وادار کرده است
این استان پس از گذشت چهار و چهار سال از انقلاب، هنوز محروم است. مشکلاتی که عدم توسعه در این استان، پیش آورده واقعا عجیب و غریب است. از یک طرف خشکسالی بیداد میکند و کشاورزی این استان را با خطر جدی مواجه کرده و از طرف دیگر سیلهای گاه و بیگاه مردم را خانهخراب و آواره میکند.
بلوچستان از لحاظ مساحت، بعد از خراسان، دومین استان کشور است. تصور عمومی هم این است که بلوچستان یک منطقه خشک و بیآب و علف است؛ و حال آنکه منطقه خشک و بیآب و علفی نیست. البته بیعلف است، اما بیآب نیست. در بلوچستان، آبهای نزدیک به سطح زمین بسیار است و قاعدتا اگر چاههای عمیق بزنند، ممکن است آبهای تحتالارضی خیلی زیادی هم داشته باشد، که ما از آن اطلاعی نداریم. به گفته کارشناسان، آنجا آبهای نزدیک به سطح زمین فراوان است؛ یعنی مثلا در مناطقی یک متر، و در مناطقی سه متر که زمین را بکنند، آب فراوانی پیدا خواهد شد.
سیستان و بلوچستان، در عین حال، رتبه اول جوانترین استان را در کشور داراست به طوریکه ۷/۶۶ درصد جمعیت را افراد زیر ۳۰ سال تشکیل می دهند از این تعداد ۴/۲۸ درصد جمعیت استان در گروه سنی جوانان(۱۵ تا ۳۰ سال) قرار دارند.
سرپرست ثبت احوال سیستان و بلوچستان گفته است: این استان با ۳.۲ درصد افراد بالای ۶۵ سال، کم سالمندترین استان کشور نیز به شمار میآید.
با این وجود، در بیش از چهار دهه گذشته، هیچکدام از دولتهای جمهوری اسلامی اهمیتی به زیست و زندگی مردم و توسعه اقتصادی این منطقه ندادهاند بلکه فضایش را امنیتی کردهاند.
به گزارش کمپین فعالین بلوچ، امروز ۲۰ مهرماه ۱۴۰۱، تاکنون هویت ۹۳ تن از معترضان که توسط نیروهای نظامی در زاهدان کشته شدند، احراز شده است.
قتل حکومتی ژینا(مهسا) امینی، دختر جوان کرد سقزی و تجاوز به دختر ۱۵ ساله بلوچ بهدست سرهنگ ابراهیم کوچکزایی فرمانده انتظامی شهرستان چابهار، بلوچستان را خشمگین به خیابان آورد. پس از نماز جمعه ۸ مهر ۱۴۰۱، اعتراض مردم زاهدان با شلیک مستقیم گلوله پاسخ داده شد.
جمعه خونین زاهدان، روزیست که با شلیک ماموران به نمازگزاران و مردم معترض در خیابانهای اطراف، بیش از صد تن از شهروندان بلوچ از کوچ و بزرگ به قتل رسیدند، است.
در حالیکه در اواخر شهریور، افکار عمومی بلوچستان خواهان محاکمه این فرمانده پلیس بود، دستگاه قضایی جمهوری اسلامی از این کار سر باز میزد. در همین کشاکش، بدون آنکه فراخوانی برای اعتراض داده شود، اعتراضی میان مردمی که روز جمعه، ۸ مهر ۱۴۰۱ برای نماز جمعه در مسجد مکی زاهدان جمع شده بودند، شکل گرفت؛ آنها هدف حمله نظامیان مستقر در برجک نگهبانی مصلی قرار گرفتند و به عدهای دیگر نیز که در خیابانهای اطراف کلانتری ۱۶ زاهدان بودند، از بالای این کلانتری شلیک شد.
در واکنش، ماموران نظامی از جمله با تکتیراندازهای مستقر بر پشتبامها با گلولههای جنگی معترضین و همچنین شهروندان دیگر را در مصلای زاهدان به گلوله بستند.
در جریان این حمله وحشیانه، دستکم ۱۰۳ شهروند بلوچ شامل چندین کودک و نوجوان کشته و دهها تن دیگر در اثر قطع نخاع فلج، نابینا و مجروح و نقص عضو شدند.
حدود یک ماه بعد و در روز ۱۳ آبان حمله مرگبار دیگری اینبار درشهر خاش رخ داد و با شلیک گلولههای جنگی ماموران امنیتی به نمازگزاران این شهر، دستکم ۱۸ نفر کشته و دهها نفر دیگر مجروح شدند.
استان سیستانوبلوچستان با دو روز مرگبار جمعه زاهدان و جمعه خونین خاش، یعنی ۱۳آبان۱۴۰۱، بیشترین شمار کشتهشدگان اعتراضات را در میان استانهای ایران دارد.
با این حال اکثریت مردم ایران به ویژه مردم بلوچستان در با فقر و نداری و مشکلات عدیده ای دست و ئنجه نرم می کنند. وب سایت حکومتی ایلنا تیتر زده است: «بقا فقط با تخم مرغ؛ وقتی سبد معیشت بیش از ۲۸ میلیون تومان است!» اگر دادههای تورمی بهمن ماه را مبنای کار قرار دهند و وزن اقلام در سبد معیشت را واقعی در نظر بگیرند، حتما رقم سبد معیشت در کلانشهرهای کشور از ۳۰ میلیون تومان هم فراتر رفته است.
اقتصاد آنلاین افزود: مردم از نظر روحی بههم ریختهاند، بهویژه زنان و بچههای کوچک. میگویند تا امروز که شش روز از سیل گذشته، چرا هیچ مسئولی نیامده؟ آنها گله دارند که صندوقهای رای را برای ما آوردید، رای ما را در این باران گرفتید، ولی کسی برای امداد نیامد… یکی از سیلزدگان میگوید: سیل که آمد ۷ نفر از روستای تلنگ را با خودش برد و تا روز جمعه یکنفر از آنها همچنان مفقود بود. وضعیت تلنگ بحرانی است و در روزهای اول مردم برای فرار از سیل در این سرما روی پشت بامها رفته بودند…
با این وجود مسئولان بنیاد مسکن و «هلال احمر» میگویند به دلیل آبگرفتگیهای فراوان، دسترسی به بیش از دو سوم روستاها و شهرستانهای این استان امکانپذیرنیست.
وضعیت نابسامان سیلزدگان در استان سیستان و بلوچستان در حالیست که به گزارش سازمان هواشناسی، سامانه بارشی جدید دیگری نیز از روز سهشنبه ۱۵ اسفندماه وارد این استان خواهد شد و مناطق سیلزده را بیش از پیش با مشکل روبهرو خواهد کرد.
همزمانی بروز سیل در مناطق مختلف استان سیستان و بلوچستان و امدادرسانی ضعیف، با برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری، موجب بروز اعتراضاتی میان کاربران شبکههای اجتماعی شد و بسیاری نوشتند که «امکان بردن صندوقهای رای بود اما امکان امدادرسانی نبود!«
یک کاربر شبکه اجتماعی ایکس در این رابطه نوشت: «مردم منطقه دشتیاری منتظر ارسال کمک و دریافت اقلام ضروری از جمله نان هستند!!! گزارشها حاکی از این است صندوقهای رای به تمامی روستاها رسیده است و رایگیری انجام شده …»
رئیس شورای اسلامی بخش باهوکلات در همین ارتباط گفته است: «دیروز یک بالگرد در فراز آسمان بود، وقتی پرسیدیم متوجه شدیم گویا در آن یکی از وزرا با مقامات استانی حضور داشتند، فقط در آسمان یک دور زدند و رفتند، اما متاسفانه حاضر نشدند پایین بیایند و از نزدیک وضعیت سیل زده مردمانی که با تراکتور پای صندوقهای رای رفتند را ببینند.»
در این حال، تصاویر منتشر از سوی برخی کاربران شبکههای اجتماعی، حاکی از خالی بودن بعضی صندوقهای رای در این استان سیلزده است.
دهههاست است نگاه امنیتی حکومت به این استان از یک سو محرومیت و تبعیض را به این مناطق تحمیل کرده است.
به جز زیرساختهای کشاورزی و محلی که از بین رفتهاند، بهدلیل نبود آمارهای درست هنوز نمیتوان به صورت قطع گفت چند درصد تلفات جانی داشتیم اما برآورد تلفات مالی یک هزار و چهارصد میلیارد تومان است که این عدد تقریبی از هزینه بازسازی مدارس، زیرساختهایی مثل مسکن، برق جمعآوری شده و در آینده باید بهروز شود.
در حالی که ۱۱۰۰ کیلومتر مرز خاکی و ۳۰۰ کیلومتر مرز آبی. تنها بدر اقیانوسی ایران یعنی چابهار باز در این استان واقع است.
حالوش، رسانه خبری که اخبار شهروندان بلوچ را پوشش میدهد، تصاویری از وضعیت نابسامان شهروندان گرفتار در مناطق روستایی سیلزده منتشر کرده و درباره وضعیت ساکنان این روستاها نوشته است: «یک هفته از بارندگی و سیلاب گذشته و هنوز ما در محاصره سیلاب قرار داریم، آب داخل منازل ما هست و نیاز فوری به مواد خوراکی، آب معدنی، پوشاک، چادر، پتو، داروهای تب بر و سرفه و سرماخوردگی، نوار بهداشتی داریم.»
در ویدیویی که حالوش منتشر کرده است، یک مادر باردار در روستای سیل زده هیرک، از توابع قصرقند که موعد وضع حمل او نزدیک است، بهدلیل مسدود بودن مسیرهای روستا، در وضعیت خطرناکی قرار دارد.
در این ویدیو یکی از نزدیکان این زن باردار میگوید: «مسیرهای روستای هیرک کاملا مسدود شده و جریان سیلاب بهحدی است که خودروها نمی توانند بدون یدک کش عبور کنند. همه نگران سلامت این زن باردار هستند و باید برای انتقال او به بیمارستان بالگرد اعزام شود.»
شهروندان بلوچ گرفتار در مناطق سیل زده میگویند دستگاههای دولتی جمهوری اسلامی تاکنون هیچگونه امدادرسانی و کمکی به آنها انجام ندادهاند و حتی مسیرهای مواصلاتی نیز کماکان مسدود هستند.
به گزارش «ایرنا»، سیل اخیر تاکنون منجر به سرریز شدن چهار سد و جاری شدن سیلاب در ١۶ شهرستان و ١٩۴٧ روستا شده است.
همزمان خبرهایی از ایجاد محدودیت برای سفر مولوی «عبدالحمید»، روحانی شناخته شده اهل سنت در سیستانوبلوچستان توسط نیروهای امنیتی منتشر شده است.
خبرگزارس حالوش تایید کرده است که مولوی عبدالحمید بههمراه خانواده و دیگر همراهان خود جهت بازدید از مناطق سیلزده دشتیاری عازم چابهار بوده که پلیس راه خروجی زاهدان و نیروهای امنیتی جلوی خودرو او را گرفته و دو فرزند او را، برای ساعاتی بازداشت کردند.
مولوی عبدالحمید همراه با شماری از مردم زهدان و هشت خودرو، عازم کمک به مناطق سیلزده دشتیاری است.
با این روند بهنظر میرسد به جز این موارد، به زودی ممکن است شاهد گرسنگی، مردن از سرما، بیماریهای واگیردار کشنده، افزایش افسردگی و فقر بیشتر در این منطقه باشیم.
در نهایت، سیلاب دشتیاری منطقه چابهار علاوه بر خسارات مالی، خسارات انسانی و اجتماعی نیز بههمراه داشته و نیازمندیهای فوری و کمکهای اضطراری از سوی مقامات محلی و مرکزی است.
دوشتبه چهاردهم اسفند ۱۴۰۲-چهارم مارس ۲۰۲۴