/ مین گذاری برای جنگ جدید / همکاری جدید ایران و امریکا
عصرایران ؛ رضا غبیشاوی – آتش بس میان حزب الله لبنان و اسرائیل از ساعت 4 بامداد روز چهارشنبه به وقت محلی برقرار شد.
این آتش بس به چند ماه جنگ شدید و ماه ها درگیری های پراکنده میان دو طرف پایان داد.
نکته اول – نه پیروزی مطلق / نه شکست مطلق
جنگ حزب الله لبنان – اسرائیل مثل جنگ آمریکا – ژاپن در جنگ جهانی دوم ، یک برنده کامل و یک بازنده کامل ندارد. در چند سال اخیر هم می توان به جنگ جمهوری اذربایجان و ارمنستان اشاره کرد که با پیروزی کامل باکو و شکست کامل ارتش ارمنستان و نیروهای ارمنی قره باغ (آرتساخ) به پایان رسید. اما در جنگ حزب الله لبنان – اسرائیل، این گونه نیست.
هیچ طرفی در این جنگ، نه کامل شکست خورد و نه کامل پیروز شد. هر طرف، پیروزی هایی داشت؛ خسارت هایی را هم متحمل شد و ضربه های مهمی را به طرف مقابل وارد کرد.
اسرائیل در دفاع از خود ادعاهایی را مطرح می کند. از جمله اینکه اسرائیل مدعی است هدف از جنگ با حزب الله لبنان امن سازی مرزهای شمالی خود در برابر حملات حزب الله لبنان، مقابله با تاسیسات حزب الله در جنوب لبنان با هدف جلوگیری از حملات حزب الله علیه اسرائیل و فراهم کردن امکان بازگشت امن هزاران آواره اسرائیلی به شمال اسرائیل است. در صورت پایداری آتش بس، دهها هزار آواره اسرائیلی می توانند به شمال اسرائیل بازگردند. این اتفاق البته نه از طریق نظامی یا نابودی حزب الله بلکه به وسیله توافق آتش بس به دست آمد.
ارتش اسرائیل با وجود ماه ها حملات شدید علیه حزب الله نتوانست مانع از حملات زمینی و هوایی این گروه شود. تا آخرین روزهای قبل از آتش بس، موشک های حزب الله در آسمان اسرائیل دیده شدند و نیروهای حزب الله در جنوب لبنان از ارتش اسرائیل تلفات می گرفتند.
مقامات اسرائیلی همچنین به الزام عقب نشینی نیروهای نظامی حزب الله از جنوب لبنان به پشت رودخانه لیطانی براساس قطعنامه شورای امنیت شماره 1701 و متن توافق آتش بس اخیر اشاره می کنند و این موضوع را برای خود یک دستاورد می دانند. درمقابل، حزب الله می گوید از سال 2006 تاکنون هیچ نیرو یا پایگاه نظامی در جنوب لبنان و پایین رودخانه لیطانی ندارد.
اسرائیل به هدف گیری رهبر حزب الله یعنی سیدحسن نصرالله و جانشین او شیخ صفی الدین در کنار اکثریت سران و فرماندهان کلیدی حزب الله لبنان اشاره می کند. در مقابل، حزب الله لبنان هم دبیرکل جدید (نعیم قاسم) را معرفی کرد و هم با ادامه حملات علیه اسرائیل، سازماندهی و فعالیت تشکیلات خود را نشان داد.
از نظر اسرائیل، ورود نیروهای زمینی اسرائیل به جنوب لبنان و اشغال مناطقی تا رودخانه لیطانی ( عمق 30 کیلومتری خاک لبنان) از دیگر دستاوردهایش به شمار می رود. در مقابل، توافق آتش بس بر عقب نشینی ارتش اسرائیل از جنوب لبنان تاکید دارد و اسرائیل امکان باقی ماندن در این منطقه یا اشغال و الحاق این منطقه به خاک خود را ندارد.
حزب الله لبنان هم می تواند به این موارد به عنوان دستاوردهای خود اشاره کند. اینکه اسرائیل در نابودی حزب الله لبنان یا خلع سلاح آن ناتوان بود و ناکام ماند. قبل از این وزیر خارجه وقت اسرائیل خلع سلاح حزب الله را یکی از شرط های آتش بس اعلام کرده بود که البته بدون این شرط، آتش بس برقرار شد.
اسرائیل با وجود حملات گسترده هوایی و زمینی اما نتوانست ، توان نظامی ، عملیاتی و جنگی حزب الله را از کار بیاندازد.
با وجود اینکه رهبر حزب الله و فرماندهان و سران کلیدی حزب الله از سوی اسرائیل مورد هدف قرار گرفتند اما تشکیلات این مجموعه همچنان به صورت منسجم حفظ شد و به فعالیت رزمی و عملیاتی و سیاسی خود ادامه می دهد.
حزب الله لبنان توانست با حملات موشکی علاوه بر تل آویو، همه شهرهای مهم شمال و مرکز اسرائیل را مورد هدف قرار دهد و سایه ناامنی را بر سر آنها برقرار سازد.
حزب الله لبنان علاوه بر این توانست با حملات زمینی نیروهای اسرائیلی مقابله و تلفات سنگینی را به ارتش اسرائیل وارد کند.
همچنین اسرائیل و حزب الله لبنان هر دو در این جنگ، علیه یکدیگر از ابزار آواره کردن مردم در طرف مقابله استفاده کردند. هم ساکنان شمال اسرائیل و هم مردم جنوب لبنان و منطقه ضاحیه بیروت.
نکته دوم – میانجیگری امریکا و فرانسه
این آتش بس با میانجیگری امریکا و فرانسه به ثمر رسید. گرچه امریکا نقش اصلی و محوری را بازی کرد فرانسه هم به دلیل نقش و نفوذ سنتی خود در این کشور، نقش جانبی را داشت. البته ایران هم با نشان دادن چراغ سبز به این میانجیگری و طرح آتش بس، اجرای آن را ممکن ساخت.
“آموس هوکشتاین” مشاور و فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا کار میانجیگری میان حزب الله و دولت لبنان و اسراییل را برعهده داشت و متن پیشنهادی برای آتش بس را تهیه و برای دو طرف درگیری ارسال کرد. این متن بعد از چند بار رفت و برگشت و اعمال تغییراتی مورد موافقت سه طرف این جنگ قرار گرفت. دولت اسرائیل، دولت لبنان و حزب الله لبنان.
دیدار «آموس هوکشتاین» فرستاده آمریکا با نبیه بری رئیس پارلمان لبنان و رهبر حزب شیعه امل
آموس هوکشتاین ، مشاور و فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا قبل از این در ماجرای مذاکرات غیرمستقیم اسرائیل و لبنان بر سر تعیین مرزهای دریایی دو طرف هم میانجیگری داشت و در نهایت توانست با موفقیت ماموریت خود را به پایان برساند. در این ماجرا ، حزب الله لبنان با مذاکرات غیرمستقیم با اسرائیل بر سر تعیین مرزهای دریایی موافقت کرد.
تعیین مرزهای دریایی به این دلیل برای لبنان و اسرائیل اهمیت دارد زیرا مرزهای میادین گازی دریایی در سواحل لبنان واسرائیل را تعیین می کند و از جنگ و درگیری آینده دو طرف بر سر این موضوع جلوگیری می کرد. ضمن اینکه امکان بهره برداری امن شرکت های نفتی از این میادین را فراهم می کند.
یکی از بندهای متن غیررسمی منتشر شده از توافق آتش بس حزب الله لبنان و اسرائیل، اشاره به مذاکرات آینده لبنان و اسرائیل درباره تعیین مرزهای زمینی است.
دیدار «آموس هوکشتاین» فرستاده آمریکا با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل
اسرائیل و لبنان همچنان به لحاظ رسمی در شرایط جنگی به سر می برند و مرز زمینی میان دو طرف تعیین نشده است. یکی از مواردی که در آینده می تواند منجر به جنگ میان اسرائیل و حزب الله لبنان شود همین نبود مرزهای مورد توافق دو طرف است.
آموس هوکشتاین شهروند یهودی امریکایی و متولد اسرائیل در شهر قدس / اورشلیم است و حتی دوره ای در ارتش اسرائیل هم فعالیت داشته است. او هم اکنون به عنوان دیپلمات ارشد و فرستاده ویژه رئیس جمهور امریکا فعالیت می کند.
اشاره به این نکته اهمیت دارد و آن اینکه حزب الله لبنان در اقدامی همراه تعقل و تدبر، مسوولیت مذاکرات از طرف خود را به نبیه بری رئیس مجلس و رئیس حزب شیعی امل سپرد در حالی که حزب الله هم در پارلمان و هم در دولت، مقام ارشد و سیاستمدار کم ندارد اما با سپردن این مسوولیت به نبیه بری هم جبهه شیعیان لبنان را تقویت کرد هم راه را برای بررسی و پذیرش طرح های مختلف باز کرد.
نکته سوم – اشغال گری اسرائیل
ریشه مشکل میان حزب الله لبنان و اسراییل را باید در ادامه اشغال خاک فلسطین، لبنان و سوریه توسط اسرائیل دانست. تا زمانی که اسراییل به اشغال گری خود ادامه می دهد جنگ و درگیری ها ادامه دارد.
راه حل ساده و آسان و در دسترس فقط یک مسیر است: عقب نشینی اسرائیل از مناطق اشغالی و پایان دادن به اشغال.
ارتش اسرائیل در خاک لبنان
نکته چهارم – توافق ایران و امریکا
توافق آتش بس حزب الله لبنان – اسرائیل را می توان نمونه ای از همکاری ایران و امریکا در منطقه دانست.
تاثیرگذارترین کشور بر حزب الله لبنان، ایران است و تاثیرگذارترین کشور بر اسرائیل هم امریکاست.
قطعا بدون رضایت و چراغ سبز ایران، پذیرش متن آتش بس از سوی حزب الله لبنان ممکن نبود. همچنین می توان گفت که با فشارهای امریکا بر اسرائیل و شخص نتانیاهو ، پذیرش توافق ممکن شد در حالی که چهره های تندرو مثل “بن غفیر” وزیر امنیت داخلی اسرائیل و چهره راست افراطی اسرائیل هنوز موافق این آتش بس نیست.
ایران و امریکا قبل از این هم در موارد متعددی در مسائل منطقه با یکدیگر همکاری کرده بودند که مهمترین آن را می توان به حمایت از ثبات سیاسی عراق اشاره کرد.
لبنان احتمالا می تواند نمونه ای موفق از همکاری ایران و امریکا برای توقف جنگ و برقراری صلح باشد نمونه ای که شاید بتواند برای توقف جنگ اسرائیل علیه غزه هم از آن استفاده کرد.
نکته پنجم – آتش بس ضعیف
این آتش بس با همه ویژگی های قدرتمند آن از جمله دخالت فرانسه و آمریکا، پذیرش از سوی اسرائیل و حزب الله لبنان و دولت لبنان و استقبال ایران اما موارد تضعیف کننده دارد. برخی موارد در محتوای این آتش بس وجود دارد که به سرعت می تواند منجر به تنش شود و جنگ جدیدی را میان حزب الله لبنان و اسرائیل یا درگیری هایی میان ارتش لبنان و حزب الله را سبب شود.
می توان گفت در متن توافق آتش بس، نوعی مین گذاری شده و همین موضوع می تواند عاملی برای جنگ و درگیری و بی ثباتی در آینده باشد.
در متن آتش بس آمده است حزب الله لبنان باید از جنوب لبنان عقب نشینی کند و همه تسلیحات و مواد مربوط به آن را تحویل ارتش لبنان بدهند. همچنین کمیته امریکایی برای نظارت بر حسن اجرای متن توافق آتش بس تشکیل خواهد شد. خبرهای غیررسمی می گویند کارشناسان و نظامیان امریکایی با استقرار در سفارت امریکا مسوولیت نظارت بر اجرای متن توافق آتش بس را برعهده می گیرند.
نقشه جنوب لبنان توزیع شده از سوی ارتش اسرائیل – این نقشه منطقه جنوب لبنان که نیروهای نظامی حزب الله باید از آن عقب نشینی کنند را نشان می دهد. این منطقه در جنوب رودخانه لیطانی و به عمق 30 کیلومتری خاک لبنان است
خبرهای غیررسمی دیگری هم می گویند براساس متن توافق آتش بس، اسرائیل در صورتی که نقض توافقنامه را مشاهده کند یا به این نتیجه برسد که متن توافقنامه نقض شده ابتدا به کمیته امریکایی نظارت می گوید تا این کمیته ضمن بررسی، در صورت تایید، اعتراض را به طرف لبنانی منتقل می کند.
اگر طرف لبنانی، موضوع را برطرف نکند اسرائیل برای خود این حق را قائل می شود تا درباره همان موضوع، دست به اقدام نظامی بزند. به عنوان مثال اگر اسرائیل به این نتیجه برسد که واحدهای نظامی حزب الله در جنوب لبنان مستقر هستند ابتدا این موضوع را به کمیته امریکایی نظارت منتقل می کند تا از این طریق به طرف لبنانی منتقل شود. در نهایت اگر این مسئله حل نشود اسرائیل ممکن است خود وارد عمل شود و دست به حمله بزند.
این موضوع می تواند به سرعت جنگ جدیدی را در جنوب لبنان میان حزب الله و اسرائیل ایجاد کند.
برخلاف سال 2006 که جنگ اسرائیل و حزب الله لبنان با قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل متحد به پایان رسید اما این قطعنامه ضمانت اجرایی نداشت حالا اما متن توافق آتش بس فعلی یک کمیته نظارت امریکایی دارد و اسرائیل هم به دنبال اجرای آن است و برای خود این حق را قائل می شود که همچنان به حملات خود ادامه دهد. گرچه حزب الله لبنان هم در این صورت بیکار نخواهد بود و دوباره به حملات خود اقدام می کند.