ریشه و منشاء اصلی این موضوع انحصاراً به انحلال اتحاد جماهیر شوروی و مثله کردن آن در پائیز سال ١٩٩١مربوط می‌شود.

بدنبال حذف اتحاد شوروی از نقشۀ سیاسی جهان، ١۵ جمهوری منشعب از آن اعلام استقلال کردند. بگذریم از اینکه حتی استقلال کی از کی معلوم نبود و هنوز هم معلوم نیست. البته، این مسئله موضوع بحث یادداشت حاضر نیست. اما روند اوضاع جمهوری‌ها پس از اعلام استقلال، نشان داد که در اثر مداخلات خارجی، بخصوص، امپریالیست‌های غربی، دو جمهوری بسیار بیشتر از دیگر جمهوری‌ها متحمل خسارت و تلفات، ضرر و زیان مادی و معنوی شدند: جمهوری‌های اوکراین و ارمنستان.

در این یادداشت از تحلیل و بررسی فاجعۀ اظهر من‌الشمس اوکراین در می‌گذرم و فقط به هیاهوی مقامات رسمی و تحلیلگران دولتی کشورمان پیرامون گذرگاه زنگه‌زور و مسائل مرتبط با ارمنستان می‌پردازم.

آشنایی مختصر با جمهوری ارمنستان

ارمنستان با ۲۹ هزار و ۷۴۳ کیلومتر مربع مساحت، کوچک‌ترین جمهوری قفقاز است. این جمهوری در خشکی محصور است و با کشورهای آذربایجان، گرجستان، ترکیه و ایرانِ ما مرز مشترک دارد. طول مرز ایران و ارمنستان ۴۴ کیلومتر است. ارمنستان در حال حاضر نزدیک به ٢ میلیون نفر جمعیت دارد. البته، شمار جمعیت ارامنه بسیار بیشتر از این رقم است و اکثر آن‌ها در روسیه و دیگر کشورها ساکن هستند. جمهوری ارمنستان نه منابع کانی غنی دارد و نه پروژه‌های عظیم. اقتصاد آن بیشتر وابسته به کشاورزی و دامداری است. مهمترین منبع تأمین انرژی ارمنستان نیروگاه هسته‌ای متسامور در نزدیکی ایروان است که ۴٠ درصد برق این کشور را تأمین می‌کند. ناگفته نماند که اتحادیۀ اروپا و جمهوری اسلامی ایران متناوباً بر تعطیلی این نیروگاه و محروم کردن مردم ارمنستان از این منبع انرژی پاک نیز پافشاری می‌کنند.

مناقشۀ بین جمهوری‌های ارمنستان و آذربایجان

طرح امپریالیستی انحلال اتحاد شوروی که با به قدرت رسیدن نیکتا خروشچوف در نیمۀ دوم دهۀ ١٩۵٠ کلید خورد، با روی کار آمدن میخائیل گارباچوف در سال ١٩٨۵ سرعت گرفت. روند مثله کردن نهایی اتحاد شوروی از نواحی آغاز گردید و شروع مناقشه بین جمهوری‌های ارمنستان و آذربایجان ظاهرا بر سر مالکیت ولایت خودمختار قره‌باغ کوهستانی اولین آن‌ها‌ بود. در جریان تشدید این مناقشه، نیروهای ارمنستان موفق شدند تا سال ١٩٩۴ بیش از ٢٠ درصد اراضی آذربایجان را به شمول قره‌باغ کوهستانی تصرف کنند.

برای حل و فصل مناقشه میان جمهوری‌های آذربایجان و ارمنستان، در سال ١٩٩٢ یک هیئت حل اختلاف متشکل از آمریکا، فرانسه و روسیه با مشارکت کشورهای بلاروس، آلمان، ایتالیا، پرتغال، هلند، سوئد، فنلاند و ترکیه باضافۀ هیئت‌های نمایندگی طرف‌های درگیر بنام «گروه مینسک» تشکیل گردید. مذکرات ٣٠ سالۀ «گروه مینسک» و چهار قطعنامۀ سازمان ملل متحد برای خروج نیروهای ارمنستان از اراضی آذربایجان و برقراری صلح، قرین موفقیت نشد تا اینکه، در پائیز سال ٢٠٢٠ آتش جنگ بین دو جمهوری همسایه دو باره شعله‌ور شد. آخرین جنگ قره‌باغ ۴۴ روز به طول انجامید و با شکست نیروهای ارمنستان و وساطت روسیه و همکاری صلیب سرخ آتش‌بس برقرار گردید.

بمنظور پایان دادن کامل به جنگ و شروع مذاکرات برای برقراری صلح دائم بین جمهوری‌های آذربایجان و ارمنستان، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور فدراسیون روسیه، نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان و الهام علی‌یف، رئیس جمهور آذربایجان در ٩ نوامبر همان سال یک بیانیۀ مشترک متشمل بر ٩ بند دایر بر اعلام آتش‌بس و شروع مذاکرات صلح امضا کردند. مذاکرات بین طرفین تاکنون به نتایج امیدوارکننده‌ای رسیده است. بگونه‌ای که پیش‌نویس معاهدۀ صلح حاوی یک مقدمه و ١۶ آماده شده است. بگفتۀ آرارات میرزویان، وزیر خارجۀ ارمنستان، فعلاً بر سر مقدمه و ١٣ مادۀ آن توافق کامل حاصل شده و بر سر ٣ مادۀ دیگر نیز توافق خواهد شد.

در بارۀ گذرگاه زنگه‌زور

یکی از موضوعات مهم مذاکرات صلح میان دو جمهوری همسایه که مردم آن‌ها تا قبل از مداخلات امپریالیست‌های غربی و کل ارتجاع جهانی در میان هم و با هم در آرامش، صلح و دوستی زندگی می‌کردند، گشایش راه‌های حمل و نقل است. بقرار اطلاع، طرفین قصد دارند چهار مسیر رفت و آمد بین خود ایجاد کنند. اولین آن‌ها راه قدیمی زنگه‌زور است. جادۀ زنگه‌زور بموازات ساحل شمالی رود ارس احداث گردیده و حتی از سال ١٣۵٢ قطار تهران- مسکو و بالعکس نیز تا مسدود شدن آن در اواخر دهۀ ١٣۶٠ در این مسیر رفت و آمد می‌کرد. این راه پس از آن به گذرگاه زنگه‌زور شهرت یافت که با الحاق این منطقه به خاک جمهوری ارمنستان در سال ١٩٢٠، بین بخش بزرگ اراضی آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان یک فاصلۀ ۴۴ کیلومتری ایجاد شد. در دورۀ اتحاد شوروی تمام مرزها سمبلیک بودند و هیچ مشکلی در حرکت‌ها و حمل و نقل وجود نداشت. اما پس از ویرانی آن همه چیز به هم ریخت، اوضاع دگرگون شد، برای هر یک از جمهوری‌ها چندین پدرخوانده پیدا شد. با این حال بازگشایی این راه به نفع کی و یا احتمالاً به ضرر کیست، بماند.

چرا هیاهوی ایران بی‌جا و بی‌مورد است؟

این اصل که تحدید حدود و ثغور، یعنی تعیین خطوط مرزی و ایجاد مسیرهای ارتباطی و حمل و نقل بین دو کشور تا جائیکه به خطوط مرزی و راه‌های ارتباطی کشور ثالث لطمه نزند، حق مطلق و انحصاری آن دو کشور است و جمهوری‌های ارمنستان و آذربایجان نیز از این قاعده مستثنی نیستند.

جاده یا گذرگاه زنگه‌زور، همچنانکه گفتیم یک راه قدیمی و یکی از مهمترین راه‌های جاده‌ای و ریلی نه تنها نخجوان به خاک اصلی آذربایجان، حتی، ارمنستان به روسیه بود و هست. بازگشایی این مسیر در چارچوب مذاکرات صلح، باعث هیچگونه تغییری در خطوط مرزی و راه‌های ارتباطی بین این دو جمهوری و یا ایران نمی‌شود. بنابراین، هیاهوی مقامات رسمی ایران کاملاً بی‌جا و بی‌مورد است.

ادعای مقامات رسمی ایران مبنی بر اینکه که بازگشایی گذرگاه زنگه‌زور موجب مسدود شدن راه ارتباطی ایران با ارمنستان و یا بالاتر از آن، به اروپا می‌شود، یک بهانه‌گیری کودکانه و یک دروغ آشکار است. چرا‌؟ برای اینکه: اولاً، همۀ راه‌های حمل و نقل معمولاً تقاطعاتی دارند یا حداکثر با یک روگذر یا زیرگذر به هم متصل می‌شوند. در رابطه با گذرگاه زنگه‌زور هم چنین بود و باز هم چنین خواهد ماند؛ ثانیاً، راه ادعایی ایران به اروپا هرگز از خاک ارمنستان نبوده است. البته شاید در موارد استثنایی و حوادث طبیعی غیرمترقبه مانند سیل و زلزله، در زمان مشخصی بعنوان مسیر جایگزین استفاده شده باشد. نکتۀ جالب‌تر این است که، ایران برای رفتن به اروپا از طریق اراضی ارمنستان، یا باید از خاک گرجستان عبور کند و یا از اراضی ترکیه. درک نادرستی این ادعا به داشتن هوش و ذکاوت خاصی نیاز ندارد.  از همه بدتر اینکه، مقامات رسمی جمهوری اسلامی (از جمله، سخنگوی وزارت امور خارجه و رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس) بجای تعیین جایگاه کشور ما در صف‌بندی نیروهای جهانی، در مقام طرف ثالث، در داخل خاک یک کشور نه، دو جمهوری همسایه برای ایران «خط قرمز» ترسیم می‌کنند. این «خط قرمز» به رنگ خون است. واویلا!

ارمنستان یکی از بزرگترین متضررین انحلال اتحاد شوروی

در تاریخ ٢٠ سپتامبر ١٩٩۴یک پیمان نفتی موسوم به «قرارداد قرن» بین ٨ کشور- آذربایجان، روسیه، آمریکا، انگلیس، ترکیه، نروژ، ژاپن و عربستان سعودی با مشارکت ١۵ شرکت برای انتقال نفت دریای خزر به اروپا امضا شد. در اجرای این معاهده، خط لولۀ باکو- تفلیس- جیحان احداث گردید. مسیر این خط لوله در واقع سه چهارم قوس یک دایره را تشکیل می‌دهد. این خط لوله در شرایطی احداث گردید که مذاکرات گروه مینسک با طرف‌های درگیر نه فقط تا آن موقع، حتی تا پایان جنگ در سال ٢٠٢٠، به سبب سرسختی مقامات ارمنستان و عدم تمایل غربی‌ها به برقراری آتش‌بس به نتیجه نرسید. و گرنه، این خط لوله می‌توانست از وتر دایره در خاک ارمنستان احداث شود و ارمنستان با دریافت حق ترانزیت، همان حقی که گرجستان دریافت می‌کند، بخشی از مشکلات اقتصادی خود را حل کند.

ضرر و زیان دوم ارمنستان و مردم ارمنی عبارت از این است که قره‌باغ کوهستانی در ترکیب جمهوری آذربایجان از حق خودمختاری برخوردار بود و در تمام سال‌های جنگ، آذربایجان حاضر بود خودمختاری ولایت قره‌باغ را بشرط تبعیت از قوانین آذربایجان حفظ کند. اما رهبری ولایت قره‌باغ و ارمنستان مدام بر جدایی از آذربایجان و پیوستن به جمهوری ارمنستان پافشاری می‌کردند. حتی در خلال جنگ ۴۴ روزه، نخست وزیر نیکول پاشینیان با پاسخ رد به پیشنهاد ولادیمیر پوتین مبنی بر قبول شرایط آذربایجان، گفت: «ما خواهیم جنگید». بالاخره، پس از سه دهه خونریزی و ویرانی، آتش‌بس برقرار گردید و آذربایجان باز هم بر تعهد خود مبنی بر حفظ خودمختاری ولایت قره‌باغ تأکید کرد. با این حال، به دلیل عدم موافقت مقامات ولایت و ارمنستان، جمعیت ارمنی قره‌باغ از یک مسیر امن به داخل ارمنستان نقل مکان کردند. به این ترتیب، مردم مظلوم ارمنی علاوه بر تحمل تمامی مصایب و خسارات ناشی از مثله کردن اتحاد شوروی، در نتیجۀ زیاده‌خواهی رهبران خود، سود سرشار از ترانزیت نفت آذربایجان و خودمختاری در ولایت قره‌باغ کوهستانی را بمصداق «هر که سخن دشمنان بشنود، بدو آن رسد که به باخه رسید»، از دست دادند.

https://eb1384.wordpress.com/2024/09/12/

٢٢ شهریور- سنبله ١۴٠٣

این را هم مقدمتاً یادآور می‌شوم که حاکمیت‌های ایران در سال‌های موسوم به «جنگ سرد»، چه در دورۀ رژیم پهلوی و چه بعد از سقوط آن، همیشه در نقش پادوی امپریالیسم جهانی انجام وظیفه می‌کردند. بطوریکه که بموازات تبلیغات دولتی علیه اتحاد شوروی، اعلب روحانیان و واعظان در منابر مساجد و تکایا، جعلیات و دروغ‌های ساخته و پرداختۀ محافل سیاسی و امنیتی غربی را عیناً به اذهان عمومی حقنه می‌کردند.