شروین حاجیپور و ذهنیت استعماری
داوود طالقانی، پژوهشگر حوزه فرهنگ و رسانه، گروه فرهنگی الف،
۲- اما درمورد آهنگ شروین حاجی پور، چند نکته حائز اهمیت است. اول آنکه وقتی کشوری در وضعیت جنگی قرار بگیرد از یکسو افرادی به تهییج حمایت از سربازان و نیروهای مدافع وطن میپردازند. اما از سوی دیگر کسانی هستند که با ایده ضدجنگی به تقبیح جنگ پرداخته و علیه مقاومت فعالیت میکنند. ثمره هر دو دیدگاه درتاریخ نمایان است، به طور مثال بین جنگهای اول تا دوم، روشنفکران و هنرمندان فرانسوی علیه جنگ و مقاومت به فعالیت و کار پرداختند که نتیجه آن تضعیف نیروهای نظامی این کشور شد که سرآخر شاهد هستیم فرانسه، در حین جنگ با آلمانِ نازی طی مدت بسیار کوتاهی به اشغال آلمانیها درآمد. اساسا نرخ تعیین کردن در وضعیت جنگی تنها آوردهاش تضعیف جبهه خود و کمک به نیروی متخاصم مقابل است. تلاش برای کاستن شور مقاومت هیچ کمکی به کشور درگیر جنگ نمیکند بلکه وضعیت را برای دشمن مقابل فراهمتر میسازد تا به مقاصد خود دست پیدا کند.
۳- از لحاظ فرمی هم جالب توجه است که آقای حاجیپور هیچ خلاقیت و بدعتی در این اثر نداشته است. آهنگ جدید ایشان با کلید واژه«تصور کن/فرض کن» در منشااش آهنگ imagine(تصور کن) از «جان لنون» است که شهرت جهانی دارد، همچنین نسخه ایرانی این آهنگ هم توسط «سیاوش قمیشی» بارها توسط مخاطب ایرانی شنیده شده. لذا اثر حاجی پور یک تقلید ناشیانه و عاری از هرگونه خلاقیت و نوآوری است.
۴- از منظر محتوایی، گفتنی است که شاید در وضعیت جنگی، کسانی پیدا شوند که از حقوق بشر و «نه به جنگ» سخن بگویند. اما در جهان واقعی، از منظر رئالیسم بین الملل تنها زمانی می توان به احقاق حقوق پرداخت و اصلا انسانتر بود که قدرت داشت. از این منظر خاورمیانه برای احقاق حقوق و تحقق انسانیت در مسیر قدرت داشتن در برابر دشمن باید حرکت کند و اگر در مقابل کسی مثل شروین حاجی پور از ضدیت با جنگ سخن بگوید در اصل اقدامی ضدانسانی و ضدبشری را انجام داده است. آهنگ اخیر شروین تنها یک جنبه مصرفی و عامهپسند برای مخاطبان شبکه های اجتماعی دارد.
۵- نکته مهم بعدی این است که بین جز و کل یک رابطه منطقی وجود دارد، با ذکر مثال اگر بخواهیم موضوع را پیگیری کنیم باید گفت اگر کسی خانواده و بستگان خودش را دوست نداشته باشد، نمیتواند جامعه و کشور خودش را دوست داشته باشد. لذا اگر کسی مثل آقای حاجی پور، زادگاه و محل رشد و نمواش را که ایران باشد با «صفت جهنم» توصیف میکند در اصل تعلقی نسبت به جامعه، و حتی به شکل جزئی تر نسبت به خانواده خودش هم ندارد. لذا سخن گفتن از دغدغه بشریت و انسان از سوی چنین اشخاصی یک گزافهگویی است. بارها دیده شده است که در فضای مجازی، برخی از افراد جامعهگریز و ضداجتماع ایران را با صفاتی چون «خراب شده» معرفی میکنند. وقتی آقای حاجی پور هم خاورمیانه و ایران را جهنم خطاب میکند یعنی نه تنها یک ترانهنویس حرفهای نیست، بلکه سطح اثرش در اندازه همان اکانت های مجازی است.