سایت محترم سازمان مجاهدین خلق ایران؛ مصاحبه ای با آرم تلویزیون سیمای آزادی  با مرد «شریف»ی بنام رودی جولیانی منتشر کرده که در سایت های بحران و دیدگاه هم بازتکثیر شده است.

جناب خیلی خیلی «شریف» در بخشی از گفتار مطّلای خود فرموده اند:

«به مردم داخل ایران می‌گویم:

بله، رنج و درد وجود دارد اما ارزشش را دارد

اما اگر رنج کافی را تحمل کنیم و به‌قدر کافی برای آن بجنگیم

می‌توانیم آزادی را به‌دست بیاوریم»

متوجه نشدم که چرا ایشان از «ایم» استفاده می کنند «تحمل کنیم…. بجنگیم…. می توانیم… بدست بیاوریم…» این «ایم» که باید رنج تحمل کند بطور حتم شامل حضرت «شریف» نمی شود. آنکس که باید «بجنگد» و دستگیر شده و شکنجه شود و سپس اعدام گردد هم که حضرت مستطاب نیست. آیا منظورش اینست که شما «فرزندان خلق ستمدیده ایران» بروید «بجنگید»، «درد و رنج را تحمل کنید» تا «آزادی به دست آورید» و بقول آن زیدی که مزاح می کرد «تو برو جلو من از همنیجا هواتو دارم»؟

پس از پنجاه و اندی سال حمایت از فرزندان برومند خلق قهرمان ایران، هنوز به خودم اجازه نمی دهم خودم را نخود آش آنها کنم؛ و همیشه مرز خودم را با سلحشوران خستگی ناپذیر رعایت کرده ام، آنوقت این جناب خیلی خیلی «شریف» که دیروز حامی ترامپ بود و قبل از آن وکیل فلانی که بوی فساد تمام شهر را پر کرده بود، خودش را وسط میدان انداخته و از جیب فرزندان خلق برای خودش لباس «سلحشوری» می دوزد.

آنچه که مرا بیشتر آزار می دهد سخنان بی هویت و توخالی این جانوران شکل آدم نیست، بلکه برجسته کردن نقل قول از اینها در جائی که می بایست فقط از آزادیخواهان نام برده شود، است.

ولی چه کنم، شاید پیر و خرفت شده ام، شاید درک درست از «دیپلماسی انقلابی» ندارم، شاید پایم را بیش از حد از «گلیم» یک «قلمزن ناظر» دراز می کنم. هر چه که هست، خیلی ساده و به زبانی که بلدم می گویم نه شاه، نه شیخ، نه یانکی (که شامل روس و چین هم می شود).