سالهاست که می خواهند به همه بفهمانند آنچه در غرب آسیا می گذرد، نزاع شیعه با سنّی است و با این بهانه، آتش اختلافات عدیده در غرب آسیا و دیگر کشورهای اسلامی را تشدید می بخشند.
سایت جوان آنلاین بدون توجه به این نکته روی این آتش بنزین ریخته و از حسین بن علی سومین امام شیعیان نقل می کند که «ما برای خدا با بنیامیه دشمنی کردیم و تا روز قیامت با آنان دشمن خواهیم ماند» و بالاخره هشدار می دهد «فارغ از اینکه نقشه راه جمهوری اسلامی ایران در تعاملات سیاسی با حکومت جدید سوریه به چه شکل خواهد بود نباید در تعاملات فکری و ایدئولوژیک با این نظام از عقبه فکری و باورمندیهای اموی و داعیهداری احیای امپراطوری اموی توسط سربازان الجولانی غافل شد. آنها هویت تاریخی خود را صریحاً در تقابل با تشیع و پیروی از اهلبیت تعریف کردهاند و در بعد مذهبی و تاریخی هیچ قرابتی میان خود و شیعیان نمیبینند. در ترسیم سیاستهای پیش روی منطقه از بنیانها و پشتوانههای فکری حاکمان غفلت نکنید!»
دو نکته لازم به یادآوریست.
نخست اینکه ولایت اموی بیش از 45 سال است که تشکیل شده، و اگر هم روزی سرنگون شود و سرنگونی طلبان رادیکال بخود نیایند، با توجه به آنچه استثمارگران در سر می پرورانند، خلافت عباسی آغاز خواهد شد، و اجازه نخواهند داد که ملت شریف ایران نفسی تازه که بوی خون و مرگ و فقر و قحطی نمی دهد، بکشند.
دوم اینکه، بر فرض که حرف نگارنده در جوان آنلاین درست باشد، از حکومت و ولی فقیه که تا خرخره غرق در بحران های داخلی و بین المللی است چه انتظاری دارد؟ آیا در این فکر است که ج.ا. به عراق لشکر کشی کرده و عراق را به سه کشور کُرد، سنّی و شیعی تقسیم کند؟ آیا به این فکر است که سنّی های داخل ایران جملگی به دریاچه قم ریخته شوند؟
به راستی وقتی راهکاری ارائه نمی شود هدف از این جمله بندی ها چیست؟ این قبیل جمله بندی ها مرا به یاد موضعگیری اخیر مجاهدین می اندازد که «تلویزیون سیمای آزادی: بعد از سوریه نوبت خلع ید و بیرون انداختن رژیم از عراق است». به راستی چگونه می شود رژیم را از عراق بیرون انداخت؟ با حرکتی «مردمی» از جنس آنچه در سوریه رخ داد، اینبار از جنس داعش؟ و یا آنچه در لیبی در حال وقوع است؟ اگر خیر، آیا آثار و علائم خیزش «مردمی»، «مستقل» و «مترقی» در عراق مشاهده می شود؟
می خواهم بگویم که ایجاد تنش در یک کشور و یا بین اقوام و مذاهب مختلف در یک کشور شاید ایجاد آنارشیسم کرده و بشود از آب گل آلود ماهی گرفت، اما دستاوردی بجز قتل و کشتار و از بین رفتن منافع ملی آن کشور نخواهد داشت. شاید بهتر است که بگذاریم این قبیل جملات را رضا پهلوی بزند که تا خرخره در منجلاب وابستگی غرق شده است.
حضرات وابسته و ذوب شده در ولایت فقیه هم بهتر است مراقب خودشان باشند که ریزش نکنند، و هر روز علی خامنه ای را مجبور نکنند روی منبر رفته و آیه پشت آیه بیاورد که اسرائیل ریشه کن خواهد شد. اسرائیل پس از تعلل های متوالی جمهوری اسلامی در حمایت نظامی از حماس و حزب الله و بشار اسد، دیگر رفتنی نیست. آنچه مانده مردم ستمدیده فلسطین (پس از اشغال بخش هائی از خطه سوریه، باید مردم سوریه را هم به آن اضافه کرد) در یک سو، و فاشیسم دینی اسرائیل در سوی دیگر.
واقعیات میدانی تأکید دارند که جمهوری اسلامی به استثمارگران یاری رساند تا خلقی در جلوی دوربین ذبح شود، تا شاید «سلسله اموی» بتواند برای مدت دیگری حکومت کند.