جان کارگران ارزشی ندارد؟!

 تهویه کار نمی‌کرد، تجهیزات کهنه بودند/ فوتی‌های معدنجوی طبس بیش از اینهاست……

تعداد فوتی‌ها به ۵۰ نفر و بیشتر هم رسیده است؛ تصاویر دردآور است؛ واگن‌های حمل ذغال، حالا اجساد کارگران را بیرون می‌آورند و خانواده‌ها در محوطه‌ی معدن نشسته‌اند و ضجه می‌کنند؛ در این شرایط، دو وزیر که سهل است، اگر همه کابینه و کل هیات دولت به معدنجو بروند، آیا از این ضجه‌ها و دردها به قدر ارزنی کاسته می‌شود؟!

به گزارش خبرنگار ایلنا، نیمه شب است، همه در خوابند، پدران در کنار فرزندان در انتظار فردا صبح که اول مهر است، اما بیش از ۳۰ یا حتی ۴۰ پدر در شهرستان طبس، روی صبحِ فردا و اول مهر را نمی‌بینند، پدرانی که در ساعات میانیِ شب در تونل‌های معدنجو به دام مرگ می‌افتند. دوباره گاز متان و نبود تهویه، مصیبت به بار می‌آورد، دوباره مرگ دسته‌جمعی کارگران در یک معدن خصوصیِ ذغال‌سنگ.

نیمه‌شب است اما خبر به سرخط رسانه‌ها می‌رود؛ همه مقامات از فوریت در امر امداد و نجات خبر می‌دهند، بازهم آماده باش و اعزام نیروهای امدادی و هلال احمر به منطقه معدنجو و بازهم سیل پیام‌های تسلیت و دستورهای «بررسی شود»…. دقیقاً مثل همیشه، نوشدارو بعد از مرگ دسته‌جمعی کارگران.

در حادثه معدنجوی طبس، سه کارگاه معدن درگیر می‌شوند و حدود ۶۰ کارگر به دام می‌افتند؛ «ابراهیم رحیمیان» دبیر اجرایی خانه کارگر طبس براساس مشاهدات عینی و صحبت‌های کارگران و امدادگران می‌گوید: تلفات حادثه بیش از اینهاست در بیش از دو کریدور معدن حدود ۶۰  کارگر یا بیشتر مشغول به کار بوده‌اند که متاسفانه همه آن‌ها به دام افتاده‌اند.

کارگران بازهم در یک معدن بخش خصوصی که به اعتقاد قاطع همه فعالان محلی بعد از خصوصی‌سازی در سال‌های میانی دهه‌ی ۷۰ شمسی، مثل تمام نمونه‌های مشابه شدیداً به قهقهرا رفته، به دام مرگ افتاده‌اند؛ خفگی با گاز متان، یکی از سخت‌ترین و دردناک‌ترین مرگ‌ها در عالم بشری‌ست، به خصوص وقتی برای دستمزدی کمی بالاتر از حداقل حقوق در شیفت شب به زیر زمین بروی و ذغال‌سنگ استخراج کنی که ناگهان هیولای متان از راه برسد….

صبحِ آن نیمه‌شب حادثه، بازهم طوفان‌های مطبوعاتیِ مقامات به راه می‌افتد؛ رئیس جمهور دستور اعزام دو وزیر می‌دهد؛ مهاجرانی سخنگوی دولت می‌گوید در کنار خانواده‌ها ایستاده‌ایم و به زودی جزئیات حادثه اعلام می‌شود و …. اما هیچ کدام از اینها، کارگران فوت شده را زنده نمی‌کند؛ هیچ کدام پاسخگوی درد و رنج خانواده‌های مصیبت‌زده‌ای نیست که شب سخت اول مهر را حوالی معدن با اضطراب و رنجِ از دست دادن به صبح گره زده‌اند؛ هیچ کدام فاجعه‌ی بزرگ را به عقب برنمی‌گرداند.

تهویه مطبوع در کار نبوده، بازهم گازسنجی انجام نگرفته و شاهدان عینی می‌گویند تجهیزات این معدن خصوصی که همه خارجی و وارداتی هستند، کهنه و فرسوده بوده‌اند و حتماً بازرسان به این معدن خصوصی سرنزده‌اند که چنین حادثه‌ای با این ابعاد هولناک ناگهان از راه رسیده. اما اول شرح حادثه از زبان رحیمیان، دبیر اجرایی خانه کارگر طبس:

«شرکت معدنجو یک شرکت خصوصی‌ست در منطقه معدنی پرورده ۳ طبس. این معدن سه بلوک A، B و C دارد. در بلوک C کارگاهی برای استخراج ذغال‌سنگ است که این حادثه آنجا اتفاق افتاده اما چون تهویه‌ی این قسمت از بلوک B خارج می‌شده، کارگران بلوک B هم درگیر گاز متان و خفگی شده‌اند. علت حادثه خروج گاز متان و به دنبال آن مونوکسید کربن بوده. بازه مجاز گاز متان در معادن ذغال‌سنگ ۰.۴ است اما دیشب بعد از حادثه در معدن معدنجو این گاز روی عدد ۵ بود. برای مونوکسیدکربن هم رنج مجاز ۳۵ PM است اما دیشب عدد  این گاز هم ۱۵۰۰ بوده. گاز اینقدر زیاد بوده که گازسنج‌ها هنگ کردند!

کارگاه محل حادثه جدید بوده؛ اما گویا سیستم تخلیه گاز نداشته؛ کارگران ساعت ۶ عصر کار خود را آغاز کرده‌اند اما یکساعت و نیم به پایان استخراج حادثه اتفاق می‌افتد؛ کارگران بلوک C فوراً جان خود را از دست می‌دهند چون بچه‌های امداد که برای بررسی این بلوک رفته بودند، گاز زیاد بوده و اصلا نتوانستند تحمل کنند؛ برگشتند و تهویه را درست کردند. البته چهار جسد را به چشم دیده بودند اما نتوانستند آن‌ها را خارج کنند.

احتمالاً این اتفاق سه تا کارگاه شامل حدود ۶۰ کارگر را درگیر کرده. در بلوک B که جسدها را خارج کرده‌اند تا الان حدود ۳۰ پیکر خارج شده؛ اما احتمالاً در بلوک C هم حداقل ۲۰ نفر یا بیشتر گرفتار شده‌اند که متاسفانه همه جان خود را از دست داده‌اند، بنابراین تلفات این حادثه بیش از اینهاست؛ قطعاً فوتی‌ها از ۵۰  نفر هم بیشتر است».

علت حادثه چیست؛ چرا معادن خصوصی تا این حد مرگبار هستند؛ رحیمیان که در منطقه حضور دارد، در پاسخ به این سوال می‌گوید: «قطعاً اصول ایمنی رعایت نشده؛ اگر حدی از ایمنی رعایت می‌شد، این اتفاق نمی‌افتاد؛ تجهیزات ایمنی و معدنی از چراغ تونل گرفته تا تهویه خارجی هستند و کارفرمایان خصوصی این تجهیزات را به‌روز نمی‌کنند؛ تجهیزات این معدن به احتمال قوی  کهنه و فرسوده بوده‌اند. ضمن اینکه باید سیستم مانیتورینگ کامل در معادن برقرار باشد؛ نیروها را در حین کار مشاهده کننند و احتمال حادثه را دریابند. ذغال‌سنگ خطر آفرین است و ماهیت آن با خطر عجین است، پس مراقبت و هوشیاری می‌خواهد؛ در رعایت ایمنی معدنجو، کوتاهی شده، عدم به‌روزرسانی تجهیزات، خطای مدیریتی و خطای مسئولیتی دست به دست هم داده تا  حداقل ۵۰ خانوار مصیبت‌زده و عزادار شوند. علاوه بر اینها، بازرسی کار  هم ایراد اساسی داشته است…..».

۵۰ خانوار کارگری در مصیبت و عزا گرفتار شده‌اند و حالا راهی برای بازگشت نیست؛ اگر اخبار سال‌ها و ماه‌های اخیر را به دقت رصد کنیم، هر ماه حداقل سه یا چهار کارگر معدن جان خود را بر اثر سودجویی کارفرمایان و غفلت مسئولان از دست داده‌اند؛ گویا جان کارگران به خصوص کارگران معادن ارزشی ندارد، یادمان هست که هنوز بعد از سه ماه، جسد یک کارگر معدن شازند از زیر آوارهای سنگین بیرون نیامده و خانواده این کارگر در عذاب الیم گرفتارند.

«احسان سهرابی» فعال کارگری و عضو اسبق شورای عالی حفاظت فنی در رابطه با این حادثه و حوادثِ بسیارِ مشابه می‌گوید: ما بالاترین نرخ حوادث کار را در معادن و کارگاه‌های ساختمانی داریم، چرا کارشناسان HSE در این کارگاه‌ها مستقر نیستند؟ یک روز حادثه زمستان یورت را داریم، یک روز شازند و حالا خفگی دسته‌جمعی در معدنجوی طبس! کارفرمایان مسئولیتی برعهده نمی‌گیرند، شرکت‌های بیمه‌گر مسئولیت را از کارفرمایان گرفته‌اند و وقتی کارگران فوت می شوند، فقط غرامت از کارفرمایان گرفته می‌شود.

«این نگاه غرامتی به جان انسان‌ها، باید یک روز برداشته شود»؛ سهرابی با بیان این جمله اضافه می‌کند: کارفرمایی که مقصر در فوت نیروی انسانی‌ست باید بازداشت شود و حبس خود را کامل بکشد…

او ادامه می‌دهد: آدم‌های غیرمتخصص در مناصبِ مرتبط با جان انسان‌ها نشسته‌اند؛ در آخرین اقدام، شرط داشتن تاییدیه‌ی صلاحیت ایمنی پیمانکاران را در روند شرکت مناقصات حذف کرده‌اند و این یعنی جان انسان‌ها ارزشی ندارد. حالا مقامات بروند و پشت هم گزارش از حادثه بدهند، چه اتفاقی می‌افتد؟ مشکلات روحی و اقتصادی این خانواده‌های ضعیف را چطور جبران می‌کنند؛ آیا این کارگران دوباره زنده می‌شوند و برای فرزندانشان پدری می‌کنند؟!

از قرار معلوم تعداد فوتی‌ها به ۵۰ نفر هم می‌رسد؛ تصاویر دردآور است؛ واگن‌های حمل ذغال، حالا اجساد کارگران را بیرون می‌آورند و خانواده‌ها در محوطه‌ی معدن نشسته‌اند و ضجه می‌کنند؛ در این شرایط، دو وزیر که سهل است، اگر همه کابینه و کل هیات دولت به معدنجو بروند، آیا از این ضجه‌ها و دردها به قدر ارزنی کاسته می‌شود؟!

گزارش: نسرین هزاره مقدم