در اخبار آمده که فرانسه و عربستان سعودی در مسیر اپیزمنت اسرائیل، در حال ارائه و پیشبرد طرحی برای خلع سلاح حماس هستند.
اینها یا نمی فهمند و یا خود را به خریت زده اند.
در این دوران که حماس، مسلح به حداقل تسلحیات دفاعی است، شاهد چنین نسل کشی و کودک کشی و پایمال کردن تمام حقوق های بین المللی، در انظار عمومی هستیم، وای به روزی که خلق فلسطین اسلحه به زمین گذاشته و امنیت و آسایش خود را به ارتش صهیون که «جهت تفریح و وقت گذرانی کودک کشی» می کنند، بسپارد.
متاسفانه، چندیست که جهان به اپیزمنت عادت کرده، و نوکرمابی بخشی از بافت اندیشه سیاستبازان شده است. آنچه در نمایش مذاکرات در مسقط و رم می گذرد، بررسی راهکارهای موجود برای همزیستی مسالمت آمیز بین سردمداران فاشیست است. انفجار در بندرعباس، آزادی اسیر آمریکائی-اسرائیلی توسط حماس، آتش بس بین آمریکا و حوثی ها، احتمال مبادله محمدرضا نوری وابسته به سپاه، با الیزابت سورکوف یک اسرائیلی با تابعیت روسی، و…، با صلاحدید ج.ا.، از جمله اقدامات جاری درپشت درهای بسته است. آنا در باره همه چیز صحبت می کنند بجز «حق مسلم» که به حد اقل خواهد رسید.
آنچه ترامپ از «پیشگیری از حمام خون» در جنگ اوکراین – روسیه نام می برد، هرگز معنا و مفهومی در کشتار سبعانه اسرائیل در غزه ندارد. حمام خونی که در غزه به راه افتاده و ادامه دارد، حتی برای لحظه ای در دستور کار کشورهای حاشیه خلیج فارس نبوده و نیست، و آنچه در پشت درهای بسته بین ویتکاف و عراقچی می گذرد، تنها بر راهکارها برای ادامه حیات ج.ا. متمرکز شده، و حتی نیم نگاهی به کودک کشی در فلسطین اشغالی ندارد.
و حال «خلع سلاح» حرف روز شده است. دیروز پ.ک.ک، امروز حماس، بدون شک دور نخواهد بود روزی که نوبت به نیروهای مسلح سرنگونی طلب برسد. این اراذل نمی دانند که حتی اگر فرزندان خلقی ستمدیده، «خلع سلاح» را بپذیرد، دیگر بار از درون خلق، شورشگران دیگری با سلاح برخواهند خاست. تقابل بین «ستمدیده» و «ستمگر»، خارج از قراردادهای دیپلماتیک و برنامه های سازشکارانه، مستمرا خود را بازسازی می کند، و مسیری بی پایان است که خلق ها به ناچار به آنسوی سوق داده می شوند.
آری خشونت خشونت می آورد. خشونت ستمدیده، برای مهار خشونت ستمگر.