روزنامه ها
مردمسالاری: بنا به گفته های یک مقام غربی «هدف این قطعنامه این است که ایران این مسئله را حل کند. به همین دلیل است که این قطعنامه بلافاصله عدم پایبندی ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع نمیدهد تا تحریمهای بیشتری را بررسی کند. ایرانیان فرصتی خواهند داشت تا سرانجام به تمام درخواستهایی که در ۶ سال گذشته مطرح شده است، عمل کنند و پاسخ دهند.» در همین جریده، سید علی موسوی خلخالی با مطرح کردن چند سوال که پاسخش مثل روز روشن است می نویسد « آیا واقعا آمریکاییها سر در گم عمل میکنند؟ آیا واقعا طرف آمریکایی بدون برنامه در مذاکرات حاضر میشود و وقتی که به واشنگتن بر میگردد، تحت فشار یا تغییر نقش یا هر عامل دیگر، نظر خود را عوض میکند؟ آیا آمریکا در مذاکرات واقعا یک هدف خیالی و متوهمانه را دنبال میکند؟» و سپس به سوال خود چنین پاسخ می دهد « بازگشت دوباره به سیاست فشار حداکثری، سیاستی که در دولت اول ترامپ با طراحی مایک پمپئو طرحریزی و اجرا شد، نشانه دیگری است از اینکه هدف آمریکاییها واقعا چیست. مایک پمپئو در ابتدا رئیس سیآیای شد و بعد سکانداری وزارت امور خارجه آمریکا را بر عهده گرفت. سیر این مسئولیتها به ما میگوید او با ذهن امنیتی ریاست دستگاه دیپلماسی آمریکا را بر عهده گرفت. بنابراین سیاست فشار حداکثری ساخته و پرداخته اوست که به ادعای او ۱۲ شرط برای ایران تعیین میکند. در حال حاضر هم اگرچه پمپئو در دولت ترامپ حضور ندارد اما روح او مشهود است.» و با تأکید بر این نکته که «برای همه روشن است در میان مقامات ارشد دولت فعلی آمریکا، دشمن سرسخت جمهوری اسلامی ایران، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکاست که به وضوح دشمنی خود را با تهران نشان داده و هدف نهایی را به صراحت بیان کرده است. روبیو هدف اصلی آمریکا را جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای و تهدید همسایگانش، بهویژه اسرائیل، اعلام کرده است. او در مصاحبهای با سیبیاس در ۱۸ مه ۲۰۲۵ (در بحبوحه مذاکرات غیرمستقیم آمریکا و ایران) گفت که «حتی پایینترین سطح غنیسازی اورانیوم میتواند به تولید سلاح هستهای منجر شود و آمریکا نباید این را بپذیرد.» و بالاخره با اشاره به اختلافات محتمل بین آمریکا و اسرائیل، خاطر نشان می کند که اختلافی وجود نداردبلکه « نوعی تقسیم کار میان آنها برای فشار بر ملت ایران بوده است. برای همین ما همیشه در هر تعاملی با آمریکا این رفتارهای همیشگی آمریکا و اسرائیل را در نظر داشتهایم.».
پزشکیان از سوی دیگر و بدون اینکه به مسائل هسته ای و یا اعتصابات کارگری بپردازد، با آویختن به مقوله حجاب، در پیامی در ایکس که جریده وطن امروز نقل کرده می نویسد « همانطور که اجبار حجاب منجر به نارضایتی میشود؛ ولنگاری، برهنگی و هنجارشکنی نیز مورد پذیرش عموم مردم نیست. از علی (ع) آموختهایم که رضایت خداوند در گرو جلب رضایت مردم است.» کیهان، جریده سوگلی خامنه ای هم برای دلخوش کردن ریزشی های نظام، پس از بازداشت و سپس اخراج خجت الاسلام قاسمیان از عربستان بخاطر اهانت و پا را از گلیم خود دراز کردن، گزارش می دهد که « برای نخستین بار در جشنواره حج عربستان، ایران در شاخصهای حملونقل، اسکان، تغذیه، بهداشت و درمان و نظم به عنوان یکی از کشورهای برگزیده مورد تجلیل قرار گرفت.» و «لوح تقدیر و جایزه «لبیتم» به دست وزیر حج عربستان به علیرضا بیات رئیس سازمان حج و زیارت کشورمان تقدیم شد.».
آرمان ملی- احسان انصاری، با پیش کشیدن این سوال که « چرا لایحه امنیت زنان در مجلس خاک میخورد؟» مطرح می کند که « لایحه امنیت زنان در سال96 به مجلس ارائه شد اما مجلس نه تنها درباره آن تصمیمگیری نکرده و بلکه طرحهایی مانند حجاب و عفاف را در دستور کار قرار داده که با واکنشهای اجتماعی مواجه شده است» آرمان ملی با خاطر نشان کردن ضعف در قوه قضائیه و ناتوانی پلیس، و اشاره به فضایی که در شبکه های اجتماعی شکل گرفته یادآور می شود که «قاتل با فرافکنی و طرح مسائل جانبی به دنبال این است که مقتول را مقصر حادثه جلوه بدهد.» و مسوولین را با مطرح کردن این نکات به چالش می کشد «قتل الهه حسیننژاد و قتل برخی زنان دیگر در محیط منزل و جامعه یک پرسش مهم را پیش روی تصمیمگیران جامعه قرار داده که امنیت زنان در جامعه چگونه به صورت کامل به وجود خواهد آمد که خانوادهها نسبت به سرنوشت فرزندان خود احساس ناامنی نکنند؟ » وی در ادامه با اشاره «ماجرای اسیدپاشی در اصفهان خاطره بدی در ذهن مردم ایجاد» کرده پیشنهاد می دهد که «باید به خانوادهها و زنان جامعه آموزش داد که به هر کسی اعتماد نکنند و سوار هر ماشینی نشوند.» [جای زن در پستو و آشپزخانه است]. در عین حال، آرمان ملی اذعان می کند که قوه قضائیه و پلیس همچون موارد دیگر بی توجه به آسیب هایی است که جامعه دائما با آن مواجه است «حساسیتهای اجتماعی باید در این زمینه افزایش پیدا کند تا افراد خطاکار خود را تنها با خانواده قربانی مواجه نبینند و متوجه شوند که اگر خطایی از آنها سر بزند با کل جامعه مواجه هستند.» [آرمان ملی با سلب مسوولیت از قوای انتظامی، کل جامعه را آتش به اختیار می کند و بلبشو و آنارشیسم در جامعه را زمینه چینی می کند].
محمود علیزاده، حقوقدان و وکیل دادگستری، وقتی با این سوال آرمان ملی روبرو می شود که « سرنوشت الهه حسیننژاد پس از 10 روز مشخص شد. آیا با توجه به تجهیزات امروز پلیس این زمان زیاد نبود؟» پاسخ می دهد « فکر میکنم پلیس همین که توانست قاتل را دستگیر کند کار بزرگی کرده است.»
هسته ای
یک سری هم به معضل «هسته ای» ماندن ایران و رشد غنی سازی که می تواند به تسلیحات هسته ای بینجامد بزنیم.
سایت خبرآنلاین با اشاره به احتمال تصویب قطعنامه ای علیه تحرکات هسته ای در داخل ایران از سوی شورای حکام، می نویسد «این قطعنامه، که به گفته بلومبرگ ایران را به «سوءاستفاده از صبر» متهم میکند، میتواند تهران را به سوی پاسخهایی قاطع سوق دهد. رفتار کشورمان پیش از برجام، که با افزایش فعالیتهای هستهای به فشارها پاسخ میداد و پس از برجام، که کاهش تعهدات را بهعنوان اهرم مذاکره به کار برد، نشاندهنده استراتژیای است که دیپلماسی را با قدرتنمایی هستهای ترکیب میکند. این الگو احتمال واکنشهای چندوجهی را تقویت میکند. » در عین حال به تاکتیک وقت کشی بسنده کرده و پیشنهاد می دهد «اما در واکنش به قطعنامه جدید، ایران ممکن است پیشنهاد مذاکرات مستقیم با آژانس یا میانجیگری کشورهایی مانند عمان را مطرح کند. همچنین، ایران میتواند با ارائه پاسخهای فنی به پرسوجوهای آژانس، مانند آنچه در سال ۲۰۱۵ پیش از برجام انجام داد، زمان بخرد و از ارجاع به شورای امنیت جلوگیری کند. » و بالاخره نتیجه می گیرد «این استراتژی، که در واکنشهای پیش و پس از برجام دیده شده، میتواند به ایران امکان دهد تا در برابر قطعنامه جدید هم قدرت خود را نشان دهد و هم درهای مذاکره را باز نگه دارد. در حالی که جهان منتظر واکنش ایران به قطعنامه جدید آژانس است، کشورمان در آستانه تصمیمی سرنوشتساز قرار دارد. آیا سانتریفیوژها تندتر خواهند چرخید یا دیپلماتها راهی برای گفتوگو خواهند یافت؟ آیندهای که در افق نمایان است، ترکیبی از قدرتنمایی و مذاکره را نوید میدهد، اما سایه تحریمها و تهدیدات نظامی همچنان سنگین است. پاسخ کشورمان، هر چه باشد، نه تنها سرنوشت برنامه هستهایاش را رقم خواهد زد، بلکه توازن قدرت در خاورمیانه و فراتر از آن را شکل خواهد داد.» ایلنا از زبان یک آکادمیک در نیوهمپشر، با استدلال به اینکه «در طول تاریخ، مذاکرات اغلب در فضای خصوصی بسیار متفاوت از آن چیزی بودهاند که در رسانهها گزارش میشود. معمولاً دلیل این تفاوت این است که طرفهای مذاکره کارتهای خود را پنهان نگه میدارند و همین باعث میشود بیرون از مذاکرات، تحلیلها بیشتر مبتنی بر حدس و گمان باشد. اما نکته دوم این است که دولت فعلی آمریکا آمادگی لازم برای مدیریت دیپلماسی پیچیده را ندارد؛ این موضوع نه تنها در پرونده ایران، بلکه در موضوعات غزه و اوکراین نیز مشهود است. برای مثال، حضور فردی مانند استیو ویتکاف در روند دیپلماسی غیرقابل توجیه است، چون بهوضوح توانایی لازم را ندارد. وزیر خارجه، مارکو روبیو هم درگیر چند مسئولیت همزمان در دولت است.»، پیش بینی می کند که نتیجه بالاخره توافقی همچون برجام با نامی متفاوت خواهد بود. در عین حال هشدار می دهد «فکر نمیکنم ترامپ تمایل به درگیر شدن در جنگی با ایران داشته باشد، اما در عین حال تصمیم گرفته است که ایران نباید به توانایی ساخت سلاح هستهای دست یابد. در ذهنم جملهای از تاریخنگار آمریکایی، والتر لافابر، درباره سال ۱۸۹۸ باقی مانده است: “ویلیام مککینلی نمیخواست وارد جنگ شود، اما خواستار چیزی بود که تنها از طریق جنگ بهدست میآمد.”»
امنیتی/نظامی
چند روز گذشته، وزارت اطلاعات ج.ا. ادعا کرده که به سطح بالائی از اطلاعات طبقه بندی شده اسرائیل دست پیدا کرده است. سلامی رئیس پاسداران در همین مورد پیام تبریکی صادر کرده و بنا به خبرگزاری مهر تهدید کرده «بیشک، این اطلاعات حساس، تلاشها برای تقویت روند نابودسازی رژیم اشغالگر صهیونی را مؤثرتر و نقطه اصابت موشکهای ایران را دقیقتر خواهد ساخت. این ضربه، آخرین ضربه بر جسد فروپاشیده و منحط رژیم نخواهد بود و نویدبخش پیروزی نهایی حق بر باطل است.»
فساد
سایت جوان با اشاره به «انتشار حکم بازداشت فرزند و عروس حجتالاسلام صدیقی» که هنوز قوه قضائیه آنرا تأیید نکرده، به فساد در قوه قضائیه اشاره می کند «سیستم آنقدر باید مصون و معصوم باشد که امکان «زد و بند و تخلفات» برای کسی ایجاد نشود». آیت الله صدیقی، پدر مفسدین، موذیانه گوشه می زند «اگر اتهامی که منتسب کردهاند درست باشد و ثابت شود» وی مطیع قانون است. وی امیدوار است به همان شکل که بسیاری از پرونده های فساد روی میز قوه قضائیه خاک می خورد و به فراموشی سپرده شده اند، از جمله «پرونده فساد کلان ۴۰۰ میلیارد تومانی در یک شرکت نفتی زیر مجموعه صندوق بازنشستگی نفت» [جهان امروز]، و آنچه یدالله موحد رئیسکل دادگستری کرمان از پرونده فساد بانکی 12 هزار میلیاردی نام می برد و فقط «مربوط به یکی از شعب بانک تجارت» می باشد [فرهیختگان]، و یا پرونده بابک زنجانی که معرف حضور همه است، پرونده صدیقی و اقوام هم زیر پرونده بازنشستگان معترض بازداشت شده، دختران عاصی از حجاب اجباری بازداشت شده، و… ناپدید شود.