اخیرا دولت فخیمه به اسرائیل اخم کرده که کشتن ایرادی ندارد، اما نه به این شکل که همه صدایشان در بیاید. اسرائیل هم برای خالی نبودن عریضه و ایجاد گرد و غبار بیشتر، به دولت فخیمه گوشزد کرده که از روزی که ما شما را از کشورمان بیرون کردیم، دوران دستور صادر کردن به پایان رسیده است (نقل به مضمون).
فرانسه هم برای عقب نیفتادن از قافله، اعلام کرده که پاریس در مورد اتخاذ «اقدامات بیشتر و شدیدتر» علیه اسرائیل تعلل نخواهد کرد. آلمان، گوئی فیلش یاد هندوستان کرده و به یاد دوران طلائی هیتلر، دائما از کشتار وحشیانه اسرائیل در غزه حمایت می کرده، به ناگاه برای اینکه از شر فشارهای انساندوستانه مردم آلمان رها شود، در گفتگوی تلفنی با وزیر خارجه اسرائیل گفته «آلمان در کنار رژیم صهیونیستی ایستاده است، اما ما همچنین در کنار مردم نوار غزه نیز ایستادهایم.» (هرکس توانست این معما را حل کند جایزه نوبل صلح می گیرد).
مضحک تر از همه، احضار سفیر اسرائیل در امارات است. گفته می شود که امارات در گفتگوئی «بسیار سخت و جدی» به اسرائیل اعتراض کرده که کشتن مردم غزه را نادیده گرفتیم، ولی اینهمه خشونت علیه ساکنین بیت المقدس برای ابوظبی مشکل زا خواهد بود (نقل به مضمون – چرا که خود امارات هنوز محتوای این احضار را علنی نکرده است و از ریز گفتگو مطلبی دندان گیر درز نشده است).
همه و همه این اعتراضات دیپلماتیک را که کنار هم بگذاریم، برابر می شود با صفر.
این اراذل هیچکدام نمی خواهند در تقابل با اسرائیل، منافع تریلیونی را به خطر بیندازند. در عین حال، شدیدا زیر فشار افکار عمومی و جهان آگاه هستند. اخیرا بمبی که باعث کشتار تعدادی از کودکان شد در الجزیره به نمایش گذاشته شد. روی آن نوشته شده بود «ساخت آمریکا». ناگفته روشن است که جت جنگی که آن بمب را حمل می کرد، ساخت کشور فخیمه و فرانسه آزادیخواه است.
اینها همگی فریب است.
در عین حال، رسانه های تحت الامر صهیون، کم آورده اند.
چهره گرسنگان را دیگر نمی توان «روتوش» کرده عرضه کرد.
هجوم خلق گرسنه، اما مغرور فلسطین به نمایشگاه «تقسیم آذوقه»ی آمریکا-اسرائیلی دست همه را رو کرد تا به آن حد که ملل متحد طی پیامی علیه آنچه «دردآور» خواند گفته «تضاد با اصول امدادرسانی انساندوستانه» است و این بنیاد آمریکائی-اسرائیلی امدادرسانی را «به مانند سلاح» بکار می گیرد.
دوستی مرا به دکترین «ضاحیه» ارجاع داد.
از سالها پیش، اسرائیل به این جمع بندی رسیده بود که برای تقابل با مردم فلسطین می بایست سرکوب را به حد غیرقابل تصور کشاند – «مفهوم نظریه ضاحیه به طور رسمی توسط «گادی آیزنکوت» فرمانده پیشین ستاد ارتش رژیم صهیونیستی در زمان جنگ ۲۰۰۸ علیه غزه مطرح شد. او در آن زمان گفت: اسرائیل هر منطقهای را که از دشمنانش حمایت کند به عنوان میدان جنگی مشروع تلقی میکند و به شکل عامدانه در این مناطق قدرت حداکثری را برای تخریب زیرساختها و تحقق قدرت بازدارندگی به کار خواهد بست. مثلا اگر روستایی را محل پرتاب موشک بداند آن را با خاک یکسان میکند!».
از او تشکر می کنم.
آنچه در غزه و فلسطین اشغالی در حال رخ دادن است، دیگر از مرز «دکترین»، «تئوری» و بحث های آکادمیک گذشته است.
در یک طرف، جهان «ستمگر» و فاشیسم-مذهبی قرار دارد، و در آنسوی، خلقی خسته، تشنه، گرسنه، اما مغرور به نام «فلسطینی» قرار گرفته است.
سران جهان عرب که به «غیرت عربی» می نازند، در چند روز سفر ترامپ به حاشیه خلیج فارس، این «غیرت» کذب را به نمایش گذاشتند. «فلسطین تنها» در برابر جهان زر و زور ایستاده، و لحظه ای عقب نمی نشیند. مانند حیوانات تشنه له له می زند، اما سرش همچنان افراخته، چشمانش پر غرور، که «این منم فلسطینی که اینچنین در برابر جهان ستمگر ایستاده؛ مرا تماشا کنید و عبرت بگیرید».
اشتباه محاسبه جنایتکاران «ستمگر» در اینست که اگر حماس نابود شود، تمام منطقه و خلق ستمدیده مهار می شود. اگر جمهوری اسلامی نابود شود، «خیزش در فلسطین» نابود می شود.
لحظه ای به چشمان آن گرسنگان و تشنگان خیره شوید. آیا در آن چهره های خسته، نشانی از پشیمانی، درماندگی، و عجز می بینید؟
واقعیت «مقاومت فلسطین» روزی لمس می شود که تمامیت جمهوری اسلامی سرنگون شود. رابطه سیاسی و دیپلماتیک با اسرائیل بازسازی شود، و دیگر کسی از بمب ایرانی صحبت نکند. در آن دوران، خشم خلق ستمدیده فلسطین دوباره خروش خواهد کرد. از زیر خاک هم که شده، خود را مسلح کرده و برای سرزمین خود به پا خواهند خاست.
در آنروز، چه کسی مقصر است؟ جمهوری اسلامی؟ خیر! اسرائیل.
از همان روز نخست که این بذر زهرآگین کاشته شد تا به امروز فقط و فقط اسرائیل است که باعث و بانی تمام کشتار در فلسطین است. یک روز به نام ناسیونالیسم جمال عبدالناصر، و روز دیگر به نام اسلام خمینی مردم فلسطین را کشتند و آواره کردند، و سرزمین آنها را غصب کردند.
محمود عباس اعضای حماس را «توله سگ» می نامد. آیا یاسرعرفات هم چنین بود؟
درک اشتباه از دلیل خیزش، رهبران را به بیراهه و انحراف کشانده است.
در آن خطه یک «توله سگ» بیشتر وجود ندارد – اسرائیل که پس از جفتگیری دولت فخیمه با آمریکا به دنیا آمد، و دائما به همه حمله ور می شود.