ترامپ که معرف حضور همه است، اخیر گفته که اگر ایران بخواهد او را ترور کند، «تکه تکه» خواهد شد.

این جانور فاشیست متوجه نیست وقتی که اپوزیسیون از بند از بند رژیم جدا کردن صحبت می کند، منظورش ایران نیست، بلکه متلاشی کردن ساختار نظامی-سیاسی-ایدئولوژیک جمهوری اسلامی است. حمله نظامی به ایران در راستای تکه تکه کردن آن سرزمین، نه تنها عملا ممکن نیست و هزینه بالایی برای آمریکا و متحدانش خواهد داشت (عواقب ضد خلقی و آسیب های متعدد که مردم ستمدیده ایران متحمل خواهند شد  را در نظر نگرفته ام)، بلکه به استمرار جمهوری اسلامی هم یاری خواهد رساند، و بی شک نظام را متقاعد به تولید تسلیحات هسته ای می کند.

اما یک نکته حائز توجه است. سالها پیش (خرداد 1399) در یک سلسله نوشتار قصه گونه («مسافر پشت پرده») – قسمت هفدهم، به مطلبی تحت عنوان «جعبه جنگ و صلح» اشاره ای مبسوط داشتم. در آنجا به اقسام دکترین ها اشاره داشته و به تز برنارد لوئیس و هانتینگتون پرداخته ام. دهه ها پیش از اینکه ترامپ فرق دست چپ و راستش را بفهمد و بنگاه معاملاتی داشت، لوئیس به «تکه تکه» کردن کشورها در «خاورمیانه» پرداخته و منافع متعدد آنرا برای استثمارگران برشمرده است.

پاراگراف زیر بخشی از آن نوشتار است:

«….. ترجمه تحت اللفظی این پاراگراف میشه: «بنا به نظریه لوئیس، انگلیسیا باید شورش برای خودمختاری را بین اقلیت ها تشویق کنند. بطور مثال، دروز در لبنان، بلوچها، ترکهای آذربایجانی، علویه سوریه، مسیحیان کپت در اتیوپی، فرقه ها در سودان، قبایل در عربیه، …. هدف اینست که خاورمیانه همچون موزائیک به کشورهای کوچک جمهوری و سلطنتی تقسیم شود…. جرقه ای در میان جدائی طلبان کُرد و آذری، بلوچ و عرب در ایران زده شود… این جنبش های مستقل از هم، سپس باعث ایجاد تنش و فروپاشی در ترکیه و عراق و پاکستان و دیگر کشورهای همسایه خواهد شد…»

متاسفانه مطالبی که در قصه «مسافر پشت پرده» و سپس در قصه «مرگ آگاهان» نوشته بودم یکی پس از دیگری واقعیت پیدا می کنند. در مرگ آگاهان، به ارتش مورچگان که در جنگ با سلیمان بودند، و دائما تونل هایشان به آتش کشیده شده و هزاران مورچه قلع و قمع می شوند، پرداخته بودم. امروز پیروان سلیمان و داوود به قلع و قمع مردم غزه پرداخته و حال به لبنان چشم دوخته اند. بیش از دو دهه است که سرزمین های تاریخی (افغانستان و عراق و یمن و سودان و سوریه و لیبی….)  «تکه تکه» می شوند.

واقعیت اینست که اربابان بی مروت هیچگاه به فکر مردم ستمدیده نبوده اند، و همیشه به دنبال بهانه ای بوده اند تا استثمار را نهادینه کرده و از رشد و توسعه ستمدیدگان پیشگیری کنند.