چند روزیست که این خبر دست به دست می چرخد: «…. فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در اطلاعیهای نسبت به حادثه خیابان آفریقا اعلام کرد: این درگیری روز پنجشنبه، ۱۰ آبان ماه، به واسطه ایجاد مزاحمت شخص موتورسوار برای خانم جوان اتفاق افتاده و با تکمیل تحقیقات، پروندهای با موضوع ایجاد مزاحمت برای بانوان تشکیل و برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضایی ارسال شد.
همچنین راکب موتورسیکلت به علت رعایت نکردن مقررات راهنمایی و رانندگی مورد اعمال قانون قرار گرفته و خانم جوان به علت رعایت نکردن قانون حجاب به مرجع قضایی معرفی شده است….»
ناجا هرچند اذعان دارد که «درگیری» بوده، اما آنرا فقط به «مزاحمت برای بانوان» تقلیل داده و پرونده را برای طی مراحل قانونی به مرجع قانونی ارسال می کند. در عین حال، زن تعرض شده را با توجه به رهنمود های «بیضه»اسلام، به علت رعایت نکردن حجاب و بدون سیر مراحل قانونی، مقصر می شناسد.
اما واقعیت چه می تواند باشد؟ راکب یک «آمر به معروف» بوده که «بانوی» بی حجابی را دیده و خواسته او را «نهی از منکر» کند که با برخورد «زن» («به تو چه!»)روبرو می شود. کار بیخ پیدا می کند تا به آن حد که ناجا برای رد گم کردن، «آمر به معروف» را «راکب» و «امر به معروف» را «مزاحمت» و برخورد آن زن با شخص خاطی را «درگیری»، بدون پرداختن به علل درگیری، معرفی می کند؛ تا احساسات جامعه بیشتر از آنی که هست جریحه دار نشود، و این «حادثه» در کنار «حادثه» خانم آ.د. در دانشکده علوم تحقیقاتی، به عنوان یک سندروم روزمره اجتماعی تعبیر نشود.