فراسوی خبر … دوشنبه ۵ آذر
واکنش تهدید آمیز پایوران حکومت ملاها در برابر قطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و اعلام آمادگی مذاکره با سه کشور اروپایی، نشان از وضعیت بحرانی و ترس رژیم از فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای شورای امنیت است. قطعنامه شورای حکام، گامی مثبت برای فشار به رژیم در زمینه پروژه هسته ای رژیم است. گامی مثبت به این دلیل که ماجراجوئیهای هسته ای و رسیدن به بمب، دقیقا علیه مردم ایران و تولید بحران و فاجعه اقتصادی شده است.
سخنگوی وزارت خارجه رژیم از برگزاری نشستی در روز ۹ آذر با سه کشور اروپایی در «حاشیه اجلاس بین المللی سازمان ملل متخد در نیویورک» خبر داده است. موضوع نشست بنا بر کفته او «طیفی از مباحث و موضوعات منطقهای و بینالمللی از جمله موضوع فلسطین و لبنان، و نیز موضوع هستهای» است. دولت انگلیس از برنامه ریزی برای این مذاکره خبر داده است.
دوگانگی در این واکنش و سخن پراکنیهای کارگزاران رژیم حاکی از تکرار همیشگی مذاکره برای مذاکره و تبدیل تهدیدها به فرصت است. تصمیم سریع «فعال سازی چندین سانتریفوژ جدید و پیشرفته» برای غنی سازی اورانیوم، افزایش سرعت غنی سازی بالای ۶۰ درصد و… بی اعتباری رفتن به پای مذاکره را نشان می دهد. هدف رژیم خرید فرصت تا زمان انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ یعنی پایان معاهده برجام است.
هرگونه مذاکره ای با رژیم ملاها از طرف دولتها و نهادهای بین المللی که در کانون آن موضوع منافع مردم ایران (قطع بازوهای تروریستی مداخله گری در منطقه) و ملزم کردن رژیم به رعایت حقوق بشر در چارچوب اعلامیه جهانی حقوق بشر نباشد بی فایده و علیه منافع ملی مردم ایران است.
سیاستهای تروریستی رژیم در منطقه، صدور بحران، تشنج و جنگ افروزی در کشورهای محور مقاومت، هزینه های زیادی بر دوش مردم ایران گذاشته است. کاهش ارزش پول ملی و گذشتن دلار از مرز ۷۰ هزار تومان، افزایش تورم، بیکاری، ناامنی، بیشتر از ۳۰ میلیون نفر زندگی زیر خط فقر، مهاجرتهای انبوه و بی شمار آسیبهای اجتماعی و … نتیجه بیش از ۴ دهه سیاستهای حکومت ولایی است. رژیم در منطقه نه نگران مردم فلسطین است و نه طرفدار صلح و آرامش است. این رژیم در ناآرامی در منطقه و سرکوب در داخل زیست می کند. در همین شرایط بحرانی، چرحه اعدام، سرکوب و فقیرتر کردن مردم به سرعت ادامه دارد.
متاسفانه سیاست مماشات تا کنون از طرف دولتهای غربی و آمریکا پیشی داشته است. در کانون تحریمها و یا فشارهایی که به رژیم وارد کرده اند باز منافع مردم ایران در نظر گرفته نشده است. هر چندگاه دریچه ای برای تنفس رژیم باز کرده اند، از واریز پول تا معاف کردن بعضی از کشورها در خرید نفت ایران، باز هم سفره معیشت مردم تغییری نکرده است. خواست مردم ایران همانگونه که در جنبشهای خیابانی و قیامها همراه با خشم برحق نشان داده اند، سرنگونی رژیم و کوتاه شدن دست کشورهای امپریالیستی در حمایت از رژیم است.