ابوالفضل نجیب
در یادداشت در اوج ناامیدی بسی امید است، به تلویح درباره نقش روزنامه کیهان به مثابه بازوی میدانی دیپلماسی در مسیر تنش زدایی یادآوری و اشاره کردم. همچنین به ضرورت ناهمخوانی این رسانه در مسیر چماق و هویج که به زعم سیاست مداران کلان امری ضروری برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی تشخیص داده می شود.
این نقش به نظر می رسد در گزارش منتشرشده دربارهی ملاقات ایروانی و ماسک فارغ از هر گونه داوری درباره صحت و سقم آن، اما بهخودی خود می تواند در مسیر پیش روی سیاست خارجی صرفن از یک اهرم تاکتیکی به نقش بازدارنده و تنش زا در سیاست خارجی تبدیل شود. توجه داشته باشید خبر تکذیب ملاقات نماینده ایران در سازمان ملل با یک عضو برجسته تیم ترامپ توسط وزارت خارجه ساعاتی بعد از موضع گیری اهانت بار و تهدیدکننده روزنامه کیهان منتشر می شود.
معنی سرراست این تقدم و تاخر خبری و آن هم درباره یکی از مهمترین تیترهای خبری در جهان، بیش از هر چیز این مهم را در ذهن متبادر می کند که مهمترین تصمیمات وزارت خارجه در طبقه دوم روزنامه کیهان و توسط سردبیر آن اتخاذ می شود. نفس این برداشت که بارها اثبات شده در عالم واقع و درباره مهمترین تصمیمات داخلی و خارجی درست بوده، به تعبیر سرراست اگر این ادعای برخی درست باشد یعنی دستگاه طویل و عریض دولت، بعلاوه مجلس و نهادهای مختلف موجود نه تنها ارزش وجودی و موضوعیت ندارند که یعنی کشک!
از این حقیقت تلخ هم بگذریم که اساسن دخالت و موضع گیری و اظهار نظر درباره هر موضوع و از جمله مسائل حیاتی توسط افراد و در هر رده از مسئولیت چه مرتبط با موضوع و یا بی ارتباط با جایگاه افراد نه تنها یک معضل که تبدیل به عادت شده است. فی المثل شاهد هستیم اظهار نظرهای غیر مسئولانه تا جایی پیش رفته و می رود که تلاش دارد حکم فقهی رهبری درباره حرام بودن ساخت سلاح هسته ای را تحت تاثیر قرار داده، تا جایی که این شائبه را به ذهن متبادر کند که رهبری در مقام فقیه جامع الشرایط و تحت فضاسازی و فشار این آقایان حکم قبلی خود را نقض کنند. این اظهارات غیر مستقیم می تواند به معنی دخالت آدم هایی در امر فقه و اجتهاد باشد که نه تنها هیچکدام فهمی از فقاهت و جایگاه آن ندارند، بلکه به خود جرات می دهند فقیه جامع الشرایط را تحت تاثیر خود ناگزیر به تغییر موضع در حیاتی ترین فتوای خود کند. این در حالی است که حتی به فرض ضرورت در تغییر این حکم، علی القاعده هیچ فردی جز خود فقیه حق ورود به این مهم را ندارد.
کلید خوردن این موضوع از طریق چند نماینده مجلس و فاقد حتی سواد فقهی بخودی خود می تواند به نوعی جسارت در خصوص اختیارات فردی محسوب شود که اساسن موجودیت و موضوعیت ایشان قائم به فقاهت و اعلمیت است. آنچه درباره موضع گیری کیهان در خصوص ملاقات فرضی نماینده جمهوری اسلامی و ترامپ می توان یادآور شد، به نوعی جلو زدن از مواضع دستگاه دیپلماسی نظامی است که به تصریح رهبری مواضع و تصمیمات و رفتار آن جز در چارچوب اراده ایشان و بطور جمعی و در صورت اجماع و مصلحت کلان اتخاذ و عملی می شود.
روزنامه کیهان همواره در دفاع از رهبری و اطاعت پذیری از ایشان بر دو موضوع عقب نماندن و جلو نزدن از مواضع ایشان به مثابه بخشی از آسیب شناسی ولایت پذیری تاکید و تصریح داشته و دارند. موضع گیری اخیر شتابزده کیهان بیش از هر چیز ناقض این ادعا و به تعبیر درست جلوزدن روزنامه کیهان از اصولی است که همواره دیگران را به آن توصیه و زنهار داده اند. این که موضع گیری کیهان را همچنان به منزله بخشی از تاکتیک دوگانه چماق و هویج مفروض بداریم می تواند قابل اعتنا باشد. حتی با پذیرش این فرض واکنشی اینچنین به خبر این ملاقات محتمل به معنی مخدوش شدن و بی اعتبار کردن وزارت خارجه به مثابه رسمی ترین و مهمترین پل ارتباطی با دنیا خواهد بود.
فراموش نکنیم در جریان مذاکرات برجام کیهان همین رویه را در حالی دنبال کرد که به اذعان تیم مذاکره کننده رهبری بطور همزمان در جریان گام به گام مذاکرات و نتایج آن قرار می گرفتند. با همین پیشینه و تجارب علی القاعده اگر ملاقاتی بین نماینده ایران در سازمان ملل با عضو تیم ترامپ صورت گرفته باشد، جز در چارچوب منافعی که مصلحت آن را رهبری تشخیص می دهند، نمی توان متصور شد. بعلاوه کیهان می توانست حداقل تا راستی آزمایی این خبر و واکنش رسمی وزارت خارجه کمی برای نشان دادن واکنشی اینچنینی صبوری کند.