عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی در دولتهای هاشمی و روحانی اخیراً طی یادداشتی به اولویتهای سیاست خارجی دولت مسعود پزشکیان که از سوی وزیر خارجه بیان شده، اعتراض و حتی آن را آغشته به توهم توصیف کرده است.
آخوندی در یادداشتی که کانال تلگرامی امتداد آن را منتشر کرده، نوشته است: «در سالهای اخیر، سیاست خارجی در اذهان ملت ایران بسیار برجسته شدهاست. شاید کمتر ملتی باشد که تا این حد به امر سیاست خارجی بپردازد. در جریان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری هم دیدیم که این موضوع بهطور دائم از سوی نامزدها مورد توجه قرار میگرفت. چرا؟ چون مردم، فارغ از تخصص، با فراست شخصی دریافتهاند که سیاست خارجی ایران بسیار پرهزینه است و امکان تأمین ثبات را برای بهبود زندگی آنان فراهم نیاوردهاست. همین امر موجب “فقر” آنان شدهاست!»
از همین ابتدای یادداشت، آخوندی میخواهد بیراهه برود و مقصر تحریمها را که دلیل اصلی وضعیت اقتصادی کشور است، ایران بداند. آیا مردم ایران در بحبوحه کمبود منابع انرژی سنتی، حق نداشتند دنبال انرژیهای نوین از جمله انرژی هستهای بروند؟ و آیا، چون همچون هر شهروند دیگری در جهان، انرژی هستهای را حق مسلم خود دانستند، باید تحریم میشدند؟ و حالا مقصر این تحریمها و اوضاع نامناسب اقتصادی ایران است و نه زورگویی قدرتهای جهانی؟!
از سویی، وقتی یک جریان سیاسی که از قضا جریان سیاسی متبوع امثال آخوندی است، راه حل همه مشکلات کشور را در تعامل با غرب میداند و سیاستهای منطقهای ایران را مانع پیشرفت کشور میداند، آیا تودههای مردم که اصلیترین دغدغهشان رفع مشکلات معیشتی است، تحت تأثیر قرار نمیگیرند و سیاست خارجی برایشان مهم نمیشود؟ در واقع امثال عباس آخوندی، یک سیاست همیشگیشان القای این نکته به مردم است که در تعامل با غرب حتی مشکل آب خوردن شما هم حل میشود و بعد که سیاست خارجی برای بخشی از مردم مهم میشود، میگویند دیدید سیاست خارجی شما، چون اشتباه است، برای مردم مهم شده است!
آخوندی در ادامه اولویتهای سیاست خارجی دولت را «آغشته به توهم» توصیف میکند و مینویسد: «آقای وزیرخارجه در گفتگو با صداوسیما اعلام کردند که اولویتهای سیاست خارجی به ترتیب عبارت از منطقه پیرامونی، گسترش حوزه دیپلماسی، توسعه روابط با دوستان دوران سخت، و توسعه روابط با قدرتهای نوظهور هستند. ارتباط با اروپا در صورت تمایل طرف مقابل و اصلاح سیاست خود مورد پذیرش خواهد بود و رابطه با امریکا در حد مدیریت تنش خواهد بود. این اولویتگذاری در ابتدا بهظاهر منطقی بهنظر میرسد. لیکن تمام آن بر یک خطای تحلیلی بنیادین استوار است؛ و آن این است که این تحلیل، واقعیت بههمپیوستگی ارتباطات بینالمللی کشورها و مفهوم جهانیشدن را مورد غفلت قرار داده است و روابط بینالملل را بهصورت روابط از همگسیخته و منفرد مبنا قرار دادهاست و فراتر آنکه آغشته با توهم است. حال اینکه امنیت و روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در سطح جهان بهشدت بههم پیوسته است و امکان تجزیه آنها بهصورتی که اعلام شده، وجود خارجی ندارد؛ و باز فراتر آنکه مبتنی بر هیچ تصویر درستی از قدرت و موقعیت ایران در جهان نیست.»
علاوه بر آنچه بیان شد، در واقع آخوندی به عراقچی میگوید که قدرت و موقعیت ایران را هم در جهان نمیشناسد.
آخوندی البته سالها در دولت بوده است و البته نتوانسته برای رفع تحریمها یا حل مشکلات حمل و نقل یا خانه مردم قدمی بردارد. هم از این رو، اگر این ناکامیهای خود و دولتهای متبوع را ذکر میکرد، راحتتر فهمیده میشد که او به دنبال القای این نکته است که برای رفع تحریمها باید برجامهای موشکی و منطقهای را هم بپذیریم و از همه آنچه مؤلفههای قدرت ایران است، دست برداریم تا غربیها راضی شوند و تحریمها را بردارند. فقط آخوندی نگفته ضمانت اجرایی عدم خروج امریکا و اروپا از برجام دو و سه چیست؛ آیا در این برجامها هم همانند برجام هستهای، قرار است امضای وزیر خارجه امریکا تضمین باشد؟
جوان آنلاین: برخی اصلاحطلبان از ادبیاتی در نقد دولت پزشکیان و دولتمردان او استفاده میکنند که حتی جدیترین منتقدان پزشکیان در جریان مقابل هم از آن پرهیز دارند. نکته جالب هم آن است که این انتقاد با ادبیات تند اغلب یک دلیل هم بیشتر ندارد و آن هم اینکه چرا منویات اصلاحطلبان اجرایی نشده است یا کسی جایی حرفی، هرچند کوچک در مغایرت با عقاید اصلاحطلبان بر زبان آورده است!